رونمایی از سهضلعی نوظهور در قلب آسیا؛ هند، امارات و آمریکا در مسیر همگرایی دفاعی

به گزارش اقتصادنیوز، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) با بهرهگیری از دیجیتالیسازی و هوش مصنوعی، در حال تقویت امنیت دفاعی، دریایی و اقتصادی خود هستند. فناوری، هسته اصلی چشماندازها و جاهطلبیهای راهبردی آنها در جهانی چندقطبی را تشکیل میدهد. انقلاب فناورانهای که از طریق دیجیتالیسازی و هوش مصنوعی (AI) ممکن شده، افق راهبردی جدیدی را در حوزهی سیاست و دفاع برای کشورهای شورای همکاری گشوده است. برای پایتختهای خلیج فارس، فناوری تنها ابزاری برای تنوعبخشی به اقتصاد نیست؛ بلکه سوخت اصلی تحقق اهداف دوران پساهیدروکربنی و تحقق «چشماندازهای ملی» است. علاوه بر این، توسعهی توانمندیهای فناورانهی بومی میتواند به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس کمک کند تا در رقابت میان آمریکا و چین، موضعی مستقل اتخاذ کنند و خود را بهعنوان صادرکنندگان فناوری در آینده معرفی نمایند.در همین راستا موسسه مطالعات سیاسی و بین الملل ایتالیا یادداشتی منتشر کرده و اقتصادنیوز این یادداشت را به دو بخش تقسیم کرده که بخش نخست با عنوان «معنای انقلاب هوش مصنوعی برای شورای همکاری خلیج فارس/ عربستان، امارات، قطر و عمان برای دیچیتال سازی ساختار دفاعی خیز برداشتند؟» منتشر و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است.
درباره مثلث هند، امارات و آمریکا
در اقیانوس هند غربی، همکاری دفاعی میان امارات، آمریکا و هند میتواند تأثیر چشمگیری داشته باشد. اعلام شراکت دفاعی عمده میان آمریکا با هند (۲۰۱۶) و امارات (۲۰۲۴)، زمینهساز ابتکارات سهجانبه در مسیرهای آبی متصلکننده خلیج فارس به اقیانوس هند شده است. این شراکت میتواند منابع و تلاشها را برای انجام تمرینات آموزشی سهجانبه با بهرهگیری از فناوری پیشرفته تجمیع کند. امارات و هند میتوانند از پشتیبانی اطلاعاتی و امنیت سایبری ایالات متحده بهرهمند شوند. در حوزههایی مانند مدیریت داده، سیستمهای تلفیقی و فناوریهای هوایی و زیردریایی مبتنی بر هوش مصنوعی، همکاری سهجانبه میتواند نتایج بسیار مثبتی به بار آورد. امارات و هند در تلاش برای حفاظت از زنجیرههای تأمین و کابلهای اینترنتی اعماق دریا، از جمله آنهایی که به آی مک مربوط هستند، بر همکاری در زمینهی نظارت و فناوریهای ماهوارهای تمرکز کردهاند. برای ابوظبی و دهلینو، این تلاش بخشی از تقویت استقلال راهبردی آنها—حتی در قبال واشنگتن—محسوب میشود، بهویژه در شرایطی که آمریکا نقش خود را بهعنوان تأمینکنندهی امنیت فراساحلی در خلیج فارس ایفا میکند و تمرکز اصلیاش بر مهار بلندپروازیهای چین قرار گرفته است.
در حوزهی ائتلافها و شراکتها، پرونده فناوری چالشهای جدید و حساسی را برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ایجاد کرده است. آنها تا امروز با اولویتبخشی به منافع ملی و انعطافپذیری سیاست خارجی، در رقابت آمریکا–چین مانور دادهاند. اما افزایش نقش فناوری و هوش مصنوعی در ترسیم مسیرهای اقتصادی و قدرت، رقابت میان قدرتهای بزرگ را تشدید کرده است. در نتیجه، فناوری به عرصهای برای رقابت راهبردی و تنش میان آمریکا و چین بدل شده که پیامدهای آن به منطقهی خلیج فارس نیز سرایت کرده است. در مورد امارات، این کشور در سال ۲۰۲۴ پایبندی روشن خود به مقررات صادرات، استفاده و بومیسازی فناوریهای پیشرفتهی آمریکایی را نشان داد و همکاری فناوری میان امارات و آمریکا را تعمیق بخشید.کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای مقابله با چالش فناوری در جهانی قطبیشده و تحقق هدف صادرات فناوری، دو مسیر مکمل در پیش دارند. نخست، تقویت همکاری با قدرتهای میانرتبه است. این همکاریها بازتاب نظم چندقطبی جهانی است و در کوتاهمدت و میانمدت میتواند انحصار قدرتهای بزرگ را کاهش دهد. در سالهای اخیر، کشورهای شورای همکاری با کشورهایی مانند هند، کره جنوبی، ترکیه، آفریقای جنوبی و اسرائیل توافقنامههای فناوری دفاعی امضا کردهاند.
توجه فزایندهی نهادهای اتحادیه اروپا به فناوری و نوآوری دیجیتال – که ریاست لهستانی شورای اتحادیه اروپا نیز بر آن تأکید دارد – فرصتهای جدیدی را برای همکاری میان اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس بهویژه در حوزه دفاعی ایجاد میکند. بیانیه مشترک اجلاس سران اتحادیه اروپا و شورای همکاری در اکتبر ۲۰۲۴ بر «لزوم همکاری در حوزههایی مانند مخابرات، فناوریهای پیشرفته، اقتصاد دیجیتال، نوآوری و فضا» تأکید کرد و بر تمایل طرفین به «تشویق ابتکارات تبادل دانش و فناوریهای پیشرفته» صحه گذاشت. طرح «آمادگی ۲۰۳۰» کمیسیون اتحادیه اروپا نیز میتواند مشوق همکاری میان صنایع دفاعی اروپا و خلیج فارس باشد. در سالهای اخیر، توافقنامههای متعددی میان شرکتهای دفاعی خلیج فارس و اروپا امضا شده که بیانگر علاقهی روزافزون به فناوریهای نوین است. برای نمونه، در سال ۲۰۲۳ گروه EDGE اکثریت سهام شرکت استونیایی Milrem Robotics را خریداری کرد که در سال ۲۰۲۴ قرارداد تأمین خودروهای زمینی بدون سرنشین برای ارتش امارات را امضا کرد. در سال ۲۰۲۵ شرکت Thales بلژیک با Milrem Robotics و گروه EM&E برای اجرای پروژههای رباتیک بهمنظور مقابله با تهدیدات پهپادی (C-UAS) توافقنامهای امضا کرد. همچنین در سال ۲۰۲۴، شرکت برزان قطر با شرکت ایتالیایی Fincantieri برای توسعهی سامانهی راداری کوتاهبرد، تفاهمنامهای امضا کرد.
مسیر دوم برای مواجهه با چالش فناوری، تقویت توسعهی دانش فنی در داخل است. در بلندمدت، پایتختهای خلیج فارس در پی آن هستند که از واردکنندهی فناوری به صادرکنندهی آن بدل شوند. برای رسیدن به این هدف، آنها بر بومیسازی تولید صنعتی، سرمایهگذاری در مواد خام حیاتی و انتقال دانش از طریق مشارکتهای فناورمحور تمرکز دارند. این رویکرد ضرورت میزبانی از شرکتهایی مانند Apple و Microsoft در عربستان و همچنین فعالیتهای فعال امارات در حوزهی معدن در آفریقا و آمریکای لاتین را توضیح میدهد، بهویژه در زمینهی فلزات حیاتی مانند مس و تانتالم که برای فناوری و دفاع حیاتیاند.بااینحال، برخی عوامل میتوانند این جاهطلبیها را کند یا متوقف کنند و باید بهموقع به آنها رسیدگی شود: از جمله چالشهای قانونی و اخلاقی مرتبط با کاربرد هوش مصنوعی در حوزه دفاع، احتمال سوءاستفادهی گروههای مسلح غیردولتی منطقه از فناوریهای پیشرفته و تهدیدات سایبری که زیرساختهای حیاتی را نشانه میگیرند.مهمترین چالش، شکاف مهارتی است. هدف صادرات فناوری تنها با سرمایهگذاری هدفمند دولتها و سرمایهگذاران در آموزش فناوریمحور و تحقیق و توسعه محقق میشود. برنامههای دانشگاهی باید سواد فناوری را در میان نسل جوان خلیج فارس افزایش دهند، بهویژه در مناطق دور از مراکز شهری—بهویژه در عربستان—و از طریق بورس تحصیلی و مشوقها درصد بیشتری از دانشجویان را تحت پوشش قرار دهند. در این مسیر، نقش بخش خصوصی کلیدی است: شرکتهای خصوصی باید در برنامههای آموزشی فناوری و هوض مصنوعی مشارکت کنند، از جمله در قالب مشارکتهای دولتی–خصوصی. از این رو، دولتهای شورای همکاری خلیج فارس باید استراتژی فناورانه ملی خود را با ظرفیت آموزشی بخش خصوصی بهخوبی متوازن و حتی تلفیق کنند. مسیر فناوری و هوش مصنوعی «ساخت خلیج فارس» نیازمند نسلی از متخصصان بومی است که بتوانند دانش وارداتی را با شرایط منحصربهفرد منطقه تطبیق داده و فرهنگ فناورانه ملی آینده را پایهگذاری کنند. این امر نهتنها برای استقلال دفاعی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس حیاتی است، بلکه برای رهایی از دوگانهی ژئوپولیتیکی ناخوشایند ناشی از رقابت آمریکا–چین نیز تعیینکننده خواهد بود. انقلاب فناوری پیشاپیش امنیت و دفاع را در کشورهای خلیج فارس دگرگون کرده و نقش مهمی در ترسیم توازنهای آتی قدرت ایفا خواهد کرد.
ارسال نظر