روایت جهانگیری از موتورسواری اش

سرویس: اخبار کدخبر: ۱۰۴۷۱۱
معاون اول رئیس جمهوری از مشکلات خود در رسیدن به برنامه آغاز بازگشایی مدارس در اول مهر نوشت.
روایت جهانگیری از موتورسواری  اش
به گزارش «اقتصادنیوز»، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور که در روز اول مهر برای رسیدن به مدرسه‌ای که قرار بود زنگ آغاز سال تحصیلی‌اش را به صدا درآورد سوار موتور سیکلت شده و قول داده بود در یادداشتی به ماجرای این موتور سواری در خیابان‌های تهران اشاره کند، دیشب (سه‌شنبه) یادداشتی در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کرد و به بیان آنچه که در روز اول مهر گذشت پرداخت.

عنوان یادداشت جهانگیری در صفحه فیس‌بوکش "تلخی و شیرینی‌های اول مهر" بود. در ادامه متن کامل این یادداشت می‌آید:

«دوستان سلام

در اولین روز سال جدید تحصیلی فرصت پیدا کردم در یکی از مدارس تهران حضور یافته و آغاز سال تحصیلی را در کنار دانش آموزان و آینده سازان این کشور نظاره گر باشم. اما این حضور چندان بی‌حاشیه نبود و با ماجراهایی همراه شد.

من هم امسال مانند دیگر تهرانی‌ها و مانند سال‌های گذشته، اولین روز فصل پاییز را در ترافیک سختی سپری کردم و این موضوع باعث شد به برنامه بازگشایی مدارس و نواختن زنگ آغاز سال تحصیلی که قرار بود در دبستان شاهد حضرت‌زینب (س) واقع در شهرک آپادانا برگزار شود با تاخیر برسم. مسیر خانه تا این مدرسه در حالت عادی ۱۵ دقیقه‌ای طی می‌شود. اما چون پیش‌بینی می‌شد با ترافیک اول مهر مواجه شویم قرار شد زود‌تر به راه بیفتیم تا برنامه‌ریزی انجام شده توسط وزارت آموزش و پرورش به خوبی رعایت شود. اما ترافیکی که در طول مسیر با آن مواجه شدیم فرا‌تر از حد انتظار بود، به گونه‌ای که ما با وجود آنکه از حمایت راهنمایی و رانندگی و تیم محافظان برای باز کردن مسیر و حرکت با سرعتی بیشتر بهره‌مند بودیم اما ۴۰ دقیقه در راه گرفتار ماندیم.

در میانه راه، به این نتیجه رسیدم که با این ترافیک نمی‌توانیم حالاحالا‌ها به مقصد برسیم. از طرفی دانش‌آموزان عزیز و دیگر مسئولان هم در انتظار ما بودند و شایسته نبود بیش از این منتظر بمانند. در نتیجه از همراهان خواستم پیاده شوند و موتوری بگیرند تا از این ترافیک سنگین بگریزیم. این درخواست ابتدا با مخالفت تیم محافظان مواجه شد و دلایل امنیتی خاص خودشان را هم داشتند که در جای خود قابل اعتنا بود اما تاخیر بیش از این هم جایز نبود. در نتیجه با اصرار قبول کردند که بقیه مسیر با موتور طی شود.

اما این تازه اول مشکل دیگری بود، چون موتور تهیه شده وضعیت فنی مناسبی نداشت و در طول مسیر دو مرتبه خاموش کرد و ما را کنار خیابان گذاشت. البته مسیر را هم بلد نبودیم. در مدتی که کنار خیابان ایستاده بودیم برخی از شهروندان و سرنشینان خودروهایی که من را می‌شناختند ابراز لطف می‌کردند و پیشنهاد دادند ما را به مقصد برسانند. تعدادی دیگر حتی پیشنهاد کردند که وسیله نقلیه‌شان را در اختیار ما بگذارند که بدین وسیله از ابراز محبت‌های آنها تشکر می‌کنم.

 خلاصه در فکر تغییر وسیله نقلیه بودیم که موتور با هل دادن روشن شد و با هر مشقتی بود بالاخره به مدرسه رسیدیم. اما رنجی که در طول مسیر تحمل شد با وضعیت خوبی که در این مدرسه مشاهده کردم به شادی تبدیل شد. این مدرسه شاهد، جزو مدارس هوشمندی بود که دانش‌آموزان برای تحصیل در آن از قلم‌های الکترونیکی و ابزارهای نوین آموزشی استفاده می‌کردند.

در این مدرسه بازدیدی از امکانات آموزشی انجام دادم و مسئولان توضیحاتی در خصوص آموزش الکترونیکی و ابزارهای مدرنی که در مدارس هوشمند به کار گرفته‌اند ارائه دادند. برای نسل ما که به تحصیل با گچ و تخته سیاه و حداقلی از امکانات عادت داشتیم، دیدن دانش آموزانی که از ابزارهای نوین آموزشی بهره‌مند هستند هم جالب است و هم نوید بخش روزهایی خوب برای آینده ایران عزیزمان. امیدوارم به سرعت بتوانیم روند هوشمندسازی مدارس در کشور را به انجام برسانیم و دیگر معلمان و دانش آموزان هم بتوانند از این امکانات برای رشد و تعالی کشور استفاده کنند، چرا که در عصر دانایی، استفاده از ابزارهای نوین اجتناب ناپذیر است. به هرحال حضور در جمع دانش آموزان و معلمان و گفت‌و‌گو با این عزیزان، روز خاطره انگیزی برایم رقم زد.»
 لینک‌ گزارش‌های مرتبط:

جهانگیری هم موتور سواری کرد

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید