روایت تلخ خبرنگاری که 3 عضو خانواده‌اش را در حمله اسرائیل از دست داد

کدخبر: ۷۲۵۴۴۰
اقتصادنیوز: بیتا موسوی، خبرنگار باسابقه فرهنگی که حالا برادر، همسر برادر و دختر آنها را از دست داده، در این باره به «هم‌میهن» می‌گوید سربازان پزشکی قانونی کهریزک هر ۱۰ دقیقه می‌آمدند و می‌گفتند برو مادرت را بیاور تا نمونه DNA بدهد که: «جنازه‌هایی داریم بی‌نام، با چهره‌هایی له‌شده که قابل شناسایی نیستند.»
روایت تلخ خبرنگاری که 3 عضو خانواده‌اش را در حمله اسرائیل از دست داد

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از هم میهن، محمد، ۳۱ ساله، صبح روز ۲۵ خرداد وقتی بیدار شد تا به محل کارش برود، تصور نمی‌کرد که عصر همان روز دیگر نه خانه‌ای داشته باشد، نه پدری به نام سعید، نه مادری به نام فاطمه و نه خواهری به نام حدیثه.

محمد موسوی بعدازظهر یکشنبه ۲۵ خردادماه، وقتی خبرهای حمله را شنید که می‌گفتند خیابان شریعتی هدف قرار گرفته، با شتاب خود را به محل رساند. اما آنجا دیگر خانه‌ای نبود؛ او غیر از تلی از خاک و آوار چیز دیگری ندید‌. سه موشک، خانه محمد و سه خانه دیگر در کوچه‌ محبی خیابان شریعتی را به طور کامل با خاک یکسان کرده بودند و حالا از خانواده چهارنفره آنها، فقط محمد  زنده مانده است. 

خبر مرتبط
گرافیست مطبوعاتی شهید شد+ عکس

اقتصادنیوز: هنرمند طراح گرافیک مطبوعاتی در حمله رژیم صهیونیستی روز یکشنبه ۲۵ خرداد در میدان قدس تهران به شهادت رسید.

در این حمله، سعید موسوی ۶۵ ساله، فاطمه موسوی ۶۵ ساله و حدیثه موسوی ۳۷ ساله جان خود را از دست دادند اما هنوز هیچ نشانی از پیکرهایشان در دست نیست. 

محمد و بیتا، خواهر سعید موسوی، تمام شب را در سردخانه‌ها، از سالن معراج بهشت زهرا تا پزشکی قانونی کهریزک، به دنبال عزیزان‌شان گشتند‌اما پاسخی نگرفتند.

بیتا موسوی، خبرنگار باسابقه فرهنگی که حالا برادر، همسر برادر و دختر آنها را از دست داده، در این باره به «هم‌میهن» می‌گوید سربازان پزشکی قانونی کهریزک هر ۱۰ دقیقه می‌آمدند و می‌گفتند برو مادرت را بیاور تا نمونه DNA بدهد که: «جنازه‌هایی داریم بی‌نام، با چهره‌هایی له‌شده که قابل شناسایی نیستند.»

او می‌گوید محمد وقتی به محل انفجار رسیده، مأموران از او کارت ملی خواسته‌اند و بعد از تأیید هویتش اجازه ورود داده‌اند. صحنه‌ای که محمد برای همیشه به خاطر خواهد سپرد، دیدن پیکر بی‌جان حدیثه بود: «موهایش روی صورت خون‌آلودش افتاده بود، اما محمد او را شناخت؛ همان لحظه که او را روی برانکارد می‌بردند.»

محمد موسوی و فاطمه موسوی هردو بازنشسته و دخترشان آمنه (حدیثه) موسوی، کارمند شرکتی خصوصی در تهران بود. 

 

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید