چارهای جز برنامه عظیم هستهای نداریم/ ناترازی انرژی و آب تنها از این طریق قابل حل است/ ضربه آمریکا به نیروگاه بوشهر

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه فرهیختگان نوشت:
ایران چهار دهه است که برنامهای برای تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای دارد که این امر باید تا دهه ۱۳۹۰ شمسی محقق میشد؛ عوامل بیرونی اما مانع آن شدند.
به دلیل فشارهای آمریکا، آلمانیها نیروگاه هستهای بوشهر را رها کرده و سپس اوضاع در کشور، به دلیل حمله رژیم بعث عراق به ایران با چراغ سبز واشنگتن، وارد تعلیق شد و این نیروگاه چندین نوبت مورد بمباران صدام قرار گرفت.
با یک دهه تعویق، در دهه ۱۳۷۰، روسیه جایگزین آلمان شد اما فشارهای آمریکا باعث کند شدن اقدامات روسیه و ایجاد اشکال در زنجیره تأمین آنها شد. در دوران جنگ سرد که شوروی و بلوک شرق برپا بودند و روسها تا مرکز اروپا را در اختیار داشتند، زنجیرههای تأمین در حوزههای مختلف در سراسر این بلوک پراکنده شده بودند. بهعنوان نمونه، پرههای توربینهای تولید برق نیروگاههای هستهای در جمهوری چک، در مرکز اروپا تولید میشدند که این کشور کوچک و عضو ناتو، به دلیل فشارهای آمریکا، ارسال آنها به ایران را ممنوع کرد.
گامهای آمریکا برای ممانعت از تولید برق هستهای در ایران، فراتر از ممنوعیتهای مستقیم میرفت. تحریم اقتصاد ایران که باعث کاهش درآمدهای صادراتی کشور شد، تهران را در پرداخت هزینه ساخت نیروگاههای هستهای به سازندگان آن دچار مشکل میکرد. کشور با هزینههایی فوری روبهرو بود و برای گذراندن امور جاری خود مشکل داشت و در نتیجه، بودجهای برای توسعه زیرساختها با نگاه به آینده باقی نمیماند.
آمریکاییها حتی تلاش کردند مزیت توسعه نیروگاههای هستهای برای ایران را معکوس ساخته و تهدید کنند که احتمال دارد خود یا رژیم صهیونیستی راکتورهای موجود را هدف قرار دهند؛ اقدامی که میتوانست منجر به فاجعهای در سطح فاجعه نیروگاه چرنوبیل در شوروی شود.
اهمیت در تولید برق
نیروگاههای هستهای نسبت به دیگر روشهای تولید برق، دارای مزیتهایی هستند که در این بخش به آنها اشاره شده است:
۱. یکی از جنبههای تبلیغاتی پرسروصدا و البته عوامانه غربیها علیه برنامه هستهای ایران و تولید برق آن، این بود که این کشور دارای منابع غنی نفت و گاز است و نیازی به تولید برق هستهای ندارد. این مسئله اما فریبنده بود، زیرا دولتهایی مانند آمریکا، روسیه و چین نیز دارای منابع عظیم انرژی شامل نفت، گاز و زغالسنگ هستند، اما فناوری ساخت نیروگاههای هستهای را در اختیار دارند. از سوی دیگر، منابع نفت و گاز بر اساس برخی تحلیلها تنها تا چند دهه آینده کفاف نیازهای کشور را میدهند و باید فکری به حال جایگزینها میشد.
۲. نیروگاههای عمده تولید برق در هر کشور، از زغالسنگ، مشتقات نفت یا نیروی آب پشت سدها برای تولید برق استفاده میکنند. ایران فاقد منابع کافی زغالسنگ است و از سوی دیگر، استفاده از این ماده به دلیل آلودگیهای محیطزیستی وسیع دچار اشکال است. در تولید برقآبی نیز منابع آبی و سدهای بزرگ نیاز است؛ در شرایطی که هماکنون کشور با کاهش ذخایر آبی پشت سدها مواجه است، تولید برق نیز متوقف میشود. پس در نتیجه، نیروگاههایی که از مشتقات نفتی استفاده میکنند مزیت بیشتری نسبت به دو روش دیگر دارند. با این حال، آنها هم بدون معضل نیستند. مشتقات نفتی صرفاً در نیروگاههای تولید برق استفاده نمیشوند، بلکه گازوئیل در حملونقل و صنایع و گاز در منازل مردم به کار میرود. در نتیجه، نیازهای یک حوزه میتواند به کمبود در دیگر حوزهها منجر شود. در مقابل، اما نیروگاههای هستهای از اورانیوم بهره میگیرند که در حوزههای دیگری به کار نمیآید. این مسئله نشان میدهد تولید برق از طریق نیروگاههای هستهای، پایداری بیشتری نسبت به نیروگاههای سیکل ترکیبی دارد.
۳. نیروگاههای سیکل ترکیبی که از نفت و گاز برای تولید برق استفاده میکنند، در تابستان برای تأمین انرژی مورد نیاز برای دستگاههای برودتی و تهویه هوا باید فعالیت بیشتری داشته باشند؛ این در حالی است که فعالیت آنها یکی از ضلعهای آلودگی هوا و گرمتر شدن شهرها است. در مقابل، اما نیروگاههای هستهای چنین معضلی ندارند و بدون آنکه خود در گرمتر شدن شهرها نقشی ایفا کنند، انرژی مورد نیاز دستگاههای برودتی را تأمین میکنند.
نقش در تأمین آب
نیروگاه هزار مگاواتی بوشهر میتواند روزانه تا ۱۰۰ هزار مترمکعب آب شیرین کند. این میزان در طول یک سال به ۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار مترمکعب آب میرسد. اگر طبق برنامه، ایران هماکنون ۲۰ نیروگاه در این مقیاس داشت، سالانه تا ۷۳۰ میلیون مترمکعب آب دریا قابل شیرینسازی بود. آب شرب ایران سالانه ۶ میلیارد و ۱۵۵ میلیون مترمکعب است؛ این عدد نشان میدهد اگر طرح ۲۰ هزار مگاواتی ایران به بهرهبرداری رسیده بود، میزان شیرینسازی آب در آنها معادل ۱۰ درصد مصرف سالانه بود و هماکنون ایران نهتنها کمبودی نداشت، بلکه دارای مازاد آب بود.
این نسبت تنها برای زمانی است که طرح ۲۰ هزار مگاواتی ایران را مبنا قرار دهیم، زیرا اگر فشارهای اقتصادی و تهدیدات نظامی-امنیتی آمریکا نبود، میزان تولید ایران از این فراتر رفته بود.
علاوه بر شیرینسازی آب دریا، یکی دیگر از روشهای تأمین آب شرب، بازیابی آب مصرفشده است که نیازمند دستگاههای پیشرفته پاکسازی آب است. این دستگاهها به کمک صنایع و فناوری هستهای ساخته میشوند.
راه چارهای جز هستهای نیست
در آینده، با افزایش جمعیت ایران و کاهش منابع نفت و گاز، ایران بهسرعت در بخش انرژی دچار مشکلات حادتری میشود. از سوی دیگر، به دلیل رشد مصرف آب در شهرها، نیازمند منابع جدیدی است، زیرا منابع آب زیرزمینی و سدها جوابگوی مصرف نخواهند بود.
ایران از همین امروز به دنبال طرح شیرینسازی آب دریا رفته و قرار است آب دریای عمان به شرق (مشهد) و به مرکز (یزد و اصفهان) برود، اما انرژی این کارخانهها نیز قرار است از نفت و گاز تأمین شود؛ به این معنا که گرچه شاید آب تأمین شود اما معضل کمبود انرژی تشدید خواهد شد.
در جمع دو مشکل ناترازی انرژی و آب، ایران چارهای جز طراحی برنامه عظیم هستهای ندارد. ایران نهتنها برای حفظ ثبات داخلی خود با تأمین نیازهای مردم، بلکه به دلیل بیثباتی موجود در کشورهای اطراف خود، باید این مسئله را لحاظ کند که احتمال دارد بهصورت دورهای با هجوم و اسکان آوارگان روبهرو شود. ایران طی دهههای اخیر چند نوبت با اسکان میلیونی آوارگان کرد و افغانستانی مواجه شده و بیم آن میرود که طی سالهای اخیر، با تشدید بیثباتی در پاکستان، این کشور نیز به آنها اضافه شود. گرچه کشیدن دیوارهای مرزی یکی از راههاست، اما ورود مهاجران علیرغم این اقدامات، ناگزیر خواهد بود.
در حوزه کشاورزی نیز اتکا باید به حوزه هستهای باشد؛ تولید بذرهای هیبریدی و مقاوم در برابر آفات، مزیت مهم فناوری هستهای است.
ارسال نظر