اقتصادنیوز: در بستر تغییرات پارادایمی فلسفههای شناختی در عصر مدرن و تشکیک در ایدههای مطلقنگر، انسان مدرن به تدریج از تلاش برای یافتن ایدههای آرمانی، یگانه و کمالگرا دست میکشد. آن زمان که حماسه به تراژدی بدل شد و قهرمان به انسان معمولی، رفتهرفته اتوپیای موعود به مثابه امر موهوم کنار گذاشته شد و جای خود را به امر واقع، رویکردهای واقعنگر و روشهای تجربهگرایانه سپرد. بشر نیز به تدریج پذیرفت که خواستن الزاما توانستن نیست و توانستن نیز تضمینی برای شدن نمیدهد. حالا دیگر وعدههای بزرگ یا از روی فریب بود یا محصول غفلت و نادانی مینمود.نمود عینی چنین تغییری را میتوان در آخرین انتخاب آکادمی سلطنتی علوم سوئد در اعطای جایزه نوبل اقتصاد به «آبیجیت بانرجی»، «استر دوفلو» و «مایکل کریمر» برای پژوهش در حوزه «روشهای تجربی برای کاهش فقر جهانی» دریافت. جایی که جایزه بزرگ نوبل اقتصاد نه به یک ایده بزرگ برای مسالهای کلان، بلکه به ایدههای اجراییتر و قابلکنترلتر برای مسائلی در مقیاسهای کوچکتر اعطا شده است. این سه پژوهشگر حوزه اقتصاد توسعه، بر مبنای نظریههای اقتصاد خردی، با بهکارگیری روش آر.سی.تی یعنی آزمایشهای کنترلشده تصادفی، بر روی سیاستهای قابل اجرا با ضریب اطمینان بالا درباره اثرات علت و معلولی متمرکز شده، و به نتایج متقن درباره مکانیزم ایجاد فقر و نحوه مقابله کارآمد با آن دست یافتهاند. «دنیای اقتصاد» در نشستی با حضور اقتصاددانان و علاقهمندان به حوزه اقتصاد، به بررسی ایدهها و مدلهای ارائه شده توسط نوبلیستهای ۲۰۱۹ پرداخت. گزارش بخشهایی از این نشست را در ادامه بخوانید.