آیا کاهش تورم بر افزایش بیشتر نرخ بیکاری تاثیر میگذارد؟
در یک سال گذشته و از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم با وجود رسیدن نرخ تورم از 40 به 15 درصدی اما نرخ بیکاری کاهش چشمگیری نیافته است. کاهش تورم در کنار افزایش نرخ بیکاری این سوال را به وجود آورده است که آیا بر اساس منحنی فیلیپس رابطه معکوسی میان نرخ تورم و بیکاری در ایران وجود دارد؟ یعنی آیا با وجود کاهش چشمگیر نرخ تورم و وعده دولت مبنی بر تک رقمی شدن نرخ تورم در سال آتی، آیا باید در انتظار افزایش بیشتر نرخ بیکاری باشیم یا کاهش تورم و افزایش بیکاری ریشههایی جداگانه دارند و باید از منظری دیگر این تغییرات را بررسی کرد؟
فیلیپس در فاصله سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۹۵۷ با بررسی اقتصاد کشور انگلستان به رابطه معکوس میان دو شاخص اقتصادی یعنی «نرخ بیکاری» و «نرخ تورم» پی برد و منحنی فیلیپس را عنوان کرد. منحنیای که بر اساس آن هرچه نرخ تورم بالا برود از نرخ بیکاری کاسته میشود و برعکس. اساس تحلیل وی هم بر این منطق استوار بود که وقتی در جامعه تورم ایجاد میشود، نفع بیشتری به صنایع میرسد و صنایع برای افزودن بر منافعشان سعی میکنند بیشتر تولید کنند و در نتیجه کارگران بیشتری را استخدام میکنند و بیکاری کم میشود. از آن طرف کسانی که تا دیروز بیکار بودند در نتیجه استخدام و کسب درآمد بیشتر از گذشته خرید میکنند و این امر باز هم موجب بالا رفتن تورم میشود و این سیکل ادامه پیدا میکند.
عکس این قضیه وقتی رخ میدهد که از قیمتها کاسته شود. در این هنگام صنایع برای کم کردن از زیان خودشان سعی در کم کردن هزینههای زائد کرده و کارگران را اخراج میکنند و بیکاری افزایش مییابد. به این ترتیب خرید افراد کمتر شده و باز هم صنایع متضرر شده و از تولید خواهند کاست و باز هم کارگران بیشتری بیکار میشوند. اگرچه این نظریه در سالهای بعد مورد تردید جدی قرار گرفت اما اکنون در شرایط کاهش تورم و افزایش نرخ بیکاری در ایران سوالی که مطرح میشود این است که آیا بر اساس منحنی فیلیپس در شرایطی که دولت نرخ تورم را کاهش داده و حتی وعده تورم تک رقمی را میدهد، باید در انتظار وخیمتر شدن اوضاع بیکاری در همین بازه زمانی باشیم یا خیر؟
مرور برخی از آمارها در اقتصاد ایران هم گواه معکوس شدن رابطه بیکاری و تورم است. یعنی در شرایطی که نرخ تورم کاهش قابل ملاحظهای داشته اما نرخ بیکاری افزایش یافته است. اما کارشناسان اقتصادی افزایش بیکاری را حاصل کاهش تورم نمیدانند و معتقدند این دو بر هم اثر نگذاشته است. بلکه افزایش نیافتن نرخ بیکاری را در رابطه با رشد اقتصادی و عدم ایجاد ظرفیتهای جدید در اقتصاد تحلیل میکنند و کاهش تورم را یکی از ناحیه کنترل پایه پولی میدانند و دیگری عقبنشینی تقاضا.
مرتضی عمادزاده، عضو هیات علمی سازمان مدیریت صنعتی در گفتوگو با اقتصادنیوز در این خصوص میگوید: اگرچه نرخ تورم در ماههای گذشته به شدت کاهش یافته است اما تردید بسیار زیادی وجود دارد که این کاهش از محل افزایش عرضه باشد. یعنی بعید است که عرضه از تقاضا (عرضه ناشی از افزایش تولید) پیشی گرفته، قیمتها کاهش یافته باشد و واحدهای تولیدی برای کاهش هزینههای خود نیروی کار را بیکار کرده باشند.
به گفته این کارشاس اقتصادی کاهش تورم از محل عقبنشینی تقاضا رخ داده است؛ یعنی کاهش تورم بیشتر از ناحیه مردم و کمتر از ناحیه دولت رخ داده است و برای همین نمیتوان اصل منحنی فیلیپس را در این میان دخیل دانست و باید گفت رابطهای میان کاهش تورم و افزایش بیکاری وجود ندارد.
وی به شرایط خاص اقتصاد اشاره میکند و میگوید: اشتغال در شرایطی رخ میدهد که در بخش تولید کشور تغییرات ایجاد شده باشد اما هیچ تغییر خاصی در عرصه تولید رخ نداده است. این تغییرات جزئی هم ناشی از تغییرات فصلی نیروی کار است. احتمالا در یکی دو فصل نرخ بیکاری کمی نزولی است و در یکی دو فصل دیگر صعودی میشود. رشد اقتصادی هم عاملی موثر بر افزایش اشتغال است. اما حتی این معادله هم در اقتصاد ایران جواب نداده است. در حالی که در سال 93 نرخ رشد اقتصادی مثبت شده و به مثبت چهار رسیده اما نرخ بیکاری تغییری نکرده است.
عمادزاده در تحلیل چرایی این موضوع میگوید: نرخ رشد اقتصادی زمانی بر بیکاری تاثیر میگذارد که این رشد همراه با ایجاد ظرفیتهایی جدید در عرصه اقتصاد باشد. ظرفیتهایی که سبب شود تولیدکنندگان نیروهای جدیدی را به کار بگیرند. اما اقتصاد ایران در سالهای گذشته به دلیل مشکلاتی که داشته با حداقل ظرفیت خود فعالیت میکرد و اکنون که رشد اندکی حاصل شده، واحدهای تولیدی بخشی از همان ظرفیت پیشین را به کار گرفتهاند و همان نیروهای تولیدی ساعات بیشتری را در همان واحدها مشغول کارند. یعنی رشد اقتصادی ما هم ظرفیتهای جدیدی را برای اشتغال ایجاد نکرده بلکه در بهترین حالت میتوان گفت بخشی از ظرفیت از کار افتاده را زنده کرده است.
زهرا کریمی، استاد اقتصاد دانشگاه مازندران هم در گفتوگوی خود با اقتصاد نیوز چندی پیش به همین کنته اشاره کرده و گفته بود: رشد اقتصادی سه یا چهار درصدی اقتصاد ایران به معنای رونق و رشد اقتصاد نیست. رشدهایی در این حدود همچنان بیانگر رکود تولید است و از این رشدها نمیتوان انتظار اشتغال داشت.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم بر همین نکته صحه گذاشته و گفته بود نرخ شد اقتصادی اگر بالای هفت درصد باشد میتوان انتظار ایجاد اشتغال داشته باشیم.
ارسال نظر