آمادهباش نسل Z برای موج جدید و تغییر جهان | پلتفرمهای اینترنتی حرف اول را میزنند | دموکراسی در خطر است؟

به گزارش اقتصادنیوز، نسل Z در سالهای اخیر توانستهاند تغییرات زیادی را رقم بزنند. آنها دیگر کودک نیستند و حضورشان حتی کشورهای دموکراتیک را هم تهدید میکند.
فارن پالیسی در گزارشی نوشته است: بچههای نسل Z را به یاد میآورید؟ همان نسلی که به عنوان افرادی خودخواه، تنبل و بیتفاوت مشهورند و بزرگترها همیشه آنها مسخره میکنند؟
اقتصادنیوز: کار دارند، اما امنیت نه؛ درآمد دارند، اما دسترسی نه. این روایت نسل Z فریلنسر است در سایهی تحریمهای تازه.
در دو سال گذشته، اعضای نسل زد در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به خیابانها آمدهاند، به طور مخفیانه انقلابهایی را سازماندهی کرده و حاکمان مستقر را سرنگون کردهاند. بسیاری از شرکتکنندگان در این اعتراضات حتی جان خود را از دست دادهاند؛ این موضوع نشان میدهد که این جنبشها نباید دستکم گرفته شوند. برای مثال، ۱۴ اکتبر، رئیسجمهور ماداگاسکار، آندری راجولینا، پس از هفتهها اعتراض، برکنار و دولت نظامی جایگزین او شد. این اتفاق قدرت تازه جوانان و گاهی خشونتطلب را نشان میدهد که خواهان تغییر هستند.
آماده یک موج تازه باشید
برخی ممکن است این موج جدید فعالیتهای اجتماعی را برای آینده دموکراسیهای مستقر بیاهمیت بدانند. اما این دیدگاه محتاطانه میتواند اشتباه باشد؛ اگر این جنبش انقلابی چیزی نشان داده باشد، آن این است که هیچ کس نباید سرایتپذیری آن را دستکم بگیرد.
در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴، قیامهای جوانان منجر به برکناری رهبران سریلانکا و بنگلادش شد، دو کشور با جمعیت ترکیبی حدود ۲۰۰ میلیون نفر. امسال هم شاهد جنبشهای مشابه در اندونزی (۲۸۴ میلیون)، فیلیپین (۱۱۶ میلیون)، کنیا (۵۶ میلیون)، مراکش (۳۸ میلیون)، نپال (۳۰ میلیون)، ماداگاسکار (۳۲ میلیون) و پرو (۳۴ میلیون) بودهایم. این تعداد مجموعا حدود ۷۹۰ میلیون نفر را شامل میشود؛ بخش قابل توجهی از جمعیت جهان و بزرگترین موج شورش در تاریخ بشر.
ماداگاسکار تنها کشور نیست که رهبرانش برکنار شدهاند؛ نپال و پرو نیز حاکمان خود را کنار گذاشتهاند و اکوادور با الهام از ناآرامیهای پرو، هنوز با نسخهی خود از آشوبهای نسل Z دست و پنجه نرم میکند.
با این حال، آیا واقعا میتوان همه این موارد را با هم یکی دانست؟ یک ناظر هوشمند ممکن است بپذیرد که برچسبهایی مانند «نسل Z» اغلب بیشتر باعث ابهام هستند تا روشنگر. چرا که ما در عصری زندگی میکنیم که قطببندی سیاسی، تا حدی ناشی از شبکههای اجتماعی، حتی میان همسن و سالها هم خطوط شکاف ایجاد کرده است.
برای مثال، در آمریکا، اروپای غربی و کره جنوبی، مردان و زنان همسن به طور فزایندهای در گرایشات سیاسی خود متفاوت شدهاند؛ بنابراین هنگام دستهبندی گروههای متنوع به یک گروه سیاسی واحد باید محتاط بود.
اقتصادنیوز: واقعیت آن است که آنچه جنبشهای جهانی نسل زد را به هم پیوند میدهد، اعتیاد به میمها و انیمه نیست؛ بلکه نارضایتی عمیق از نابرابری، بیعدالتی و بیاعتمادی به ساختارهای قدرت است.
همچنین، مقایسه جنبشهای اجتماعی در کشورهای مختلف نیازمند احتیاط است. ناآرامیهای اکوادور به دلیل کاهش یارانههای سوخت دیزل آغاز شد؛ در مراکش، تصمیم دولت برای هزینه میلیاردها دلار در ساخت یک ورزشگاه در حالی که سیستم بهداشت ملی در حال فروپاشی بود، باعث اعتراض شد.
در نپال، ناآرامی زمانی افزایش یافت که دولت قصد داشت شبکههای اجتماعی مهم را مسدود کند، از جمله همان شبکههایی که موجب خشم عمومی نسبت به کودک نخبگان یا همان «Nepo Kids» شده بودند.
پلتفرمهای اینترنتی حرف اول را میزنند
با این حال، یک پیوستگی مشهود وجود دارد: افراد بیستساله نقش برجستهای در این کشورها داشتهاند، نماینده جمعیت جوانی که فرصتهای خود برای پیشرفت را توسط نخبگان حریص مسدود شده میبینند. این همنسلی مشترک حتی به انتقال تاکتیکها از یک کشور به کشور دیگر منجر شده است. یکی از جالبترین موارد، استفاده از دیسکورد، پلتفرم محبوب گیمرها که توسط نسلهای مسنتر کمتر استفاده میشود، برای سازماندهی اعتراضات است. در سپتامبر، معترضان نپال از دیسکورد برای انتخاب نخستوزیر موقت استفاده کردند و نتیجه انتخاب سوشیلا کارکی، رئیس سابق دیوان عالی، بود.
معترضان به طور آشکار دیگران را در کشورهای مختلف به عنوان منبع الهام میدانند، که نشان میدهد چگونه خبر و اطلاعات به سرعت و سهولت منتقل میشوند حتی با وجود تلاشهای دولتها برای کنترل.
نسل زد با ارجاع به فرهنگ پاپ، به ویژه انیمه ژاپنی وان پیس ، هویت خود را در اعتراضات متمایز کرده است. قهرمان این سریال، Monkey D. Luffy، فردی است که علیه یک الیگارشی جهانی بیرحم مبارزه میکند. پرچم او (یک جمجمه با کلاه حصیری) در اکثر اعتراضات جوانان دیده و در اندونزی، نمایش آن حتی به خیانت تعبیر شد.
اما پشت این بازیهای ظاهراً سرگرمکننده، پیام جدی وجود دارد: همانند دزدان لوفی، نسل زد خود را مخالف هر کسی که بخشی از سیستم موجود باشد میداند، و این حتی شامل احزاب سیاسی میشود که خود را منتقد میدانند. بیشتر معترضان همکاری با رهبران مخالف سنتی را رد کرده و بر ماهیت «بیرهبر» جنبشهای خود تاکید میکنند.
دموکراسیها هم در خطرند
نکته جالب دیگر این است که کشورهای تحت تأثیر نسل زد، اکثرا دموکراتیک هستند؛ با وجود فساد، نابرابری و کمبود آزادیها، هنوز نهادهای دموکراتیک خود را حفظ کردهاند. بیشتر معترضان میخواهند شکایتهای خود مثل رانتخواری، سوءمدیریت دولت، نابرابری و کمبود فرصت اقتصادی ا از طریق تجدید نهادهای دموکراتیک موجود حل کنند، نه نابودی کامل آنها. این موضوع نسل زد را از انقلابهای بهار عرب که در کشورهای کاملاً استبدادی رخ داد، متمایز میکند.
در نهایت، نسل زد در دهه ۲۰۲۰ نشان داده است که به تغییر و اصلاح اعتقاد دارد، اما پرسش این است که اگر انقلابها به نتایج مطلوب نرسند، آیا ناامیدی و رکود به بار نخواهد آمد؟ شواهد نشان میدهد که اعتراضات مبتنی بر شبکههای اجتماعی همیشه برای ایجاد سازمانهای سیاسی واقعی کافی نیست.
حتی در غرب، بسیاری از اعضای نسل زد خود را بیخانمان سیاسی میدانند و نمایندهای در احزاب و نهادهای موجود ندارند و فرصتهای اقتصادی مشابه والدین خود را تجربه نمیکنند.
ارسال نظر