اگر مسیر دیگری انتخاب می‌شد...

دو سال پس از 7 اکتبر؛ تصمیم اسرائیل جنگ بی‌پایان بود

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۴۶۸۱۴
اقتصادنیوز: اکنون که طرح صلح ۲۰‌ماده‌ای دونالد ترامپ برای خاورمیانه در مرکز توجه است، این سوال در ذهن‌ها به‌وجود می‌آید که آیا مسیرهایی که اسرائیل انتخاب کرد و مسیرهایی که نادیده‌شان گرفت، جنگ غزه را طولانی‌تر کرد؟ پاسخ، هم مثبت است و هم منفی.
دو سال پس از 7 اکتبر؛ تصمیم اسرائیل جنگ بی‌پایان بود

به گزارش اقتصادنیوز، جاده‌ای را تصور کنید که تا افق، از جمعیت انباشته شده است؛ در یک سوی آن دریاست و در سوی دیگر، تلی از خاک و شهری ویران شده در جنگ.

این تصویر آوارگان فلسطینی در روز 27 ژانویه است. آن‌ها در امتداد این جاده به سمت غزه‌ قدم می‌زنند؛ صحنه‌ای که به‌خوبی نشان‌دهنده ابعاد انسانی این فاجعه است.

خبر مرتبط
خیانت بزرگ حاکمان عرب به مردم غزه | ترامپ، نسخه نهایی طرح صلح را به نفع اسرائیل تغییر داد

اقتصادنیوز: برای حماس گزینه‌ای جز پذیرش یا ادامه جنگ باقی نمانده است. با پذیرش طرح 20 ماده ای، هیچ تضمینی برای پایان جنگ و آزادی زندانیان وجود ندارد؛ و رد کردن آن هم به معنای ادامه جنگ، با حمایت کامل ترامپ خواهد بود.

اگر مسیر دیگری انتخاب می‌شد...

استیون کوک در فارن پالیسی نوشت: برای چند لحظه‌، یک سناریوی فرضی را تصور کنید؛ اگر اسرائیل پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳، با جنگی محدود و هدفمند پاسخ حماس را می‌داد و آزادسازی گروگان‌ها را در اولویت خود قرار می‌داد، اگر به جای تمرکز بر جنگ، روند صلح با عربستان سعودی را که پیش از حمله حماس روی میز بود، ادامه می‌داد، اوضاع امروز چگونه بود؟

زندگی چند فلسطینی نجات پیدا می‌کرد؟ چهره خاورمیانه اکنون چه شکلی داشت؟

اسرائیل اما در مقابل، مانند دیگر بازیگران منطقه و حتی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، سلسله تصمیم‌هایی گرفت که مسیر را از همان ابتدا تعیین می‌کرد. جامعه‌شناسان چنین وضعیتی را «وابستگی به مسیر» می‌نامند، یعنی زمانی که اولین تصمیم‌ها، باعث محدود شدن و یا جهت‌دهی تصمیم‌های بعدی می شوند.

رابرت فراست، شاعر آمریکایی در قرن بیستم، در شعر معروف خود، راهی که نرفته‌ام، همین مفهوم را شاعرانه‌تر بیان کرده است. او می گوید: می‌دانستم هر مسیری، مسیر دیگری را می‌گشاید… و بعید است که راه بازگشتی وجود داشته باشد.

اکنون که طرح صلح ۲۰‌ماده‌ای دونالد ترامپ برای خاورمیانه در مرکز توجه است، این سوال در ذهن‌ها به‌وجود می‌آید که آیا مسیرهایی که اسرائیل انتخاب کرد و مسیرهایی که نادیده‌شان گرفت، جنگ غزه را طولانی‌تر کرد؟ پاسخ، هم مثبت است و هم منفی.

هفتم اکتبر و آغاز زنجیره‌ای از فجایع

بسیاری از آنچه که امروز در غزه و بر فلسطینیان می‌گذرد، از ۷ اکتبر آغاز شد.

حمله حماس مجدد باعث پررنگ شدن مسئله فلسطین در سطح جهانی شد و همچنین مسیر عادی‌سازی روابط اسرائیل با عربستان را مختل کرد، همچنین باعث تقویت جایگاه حماس در برابر تشکیلات خودگردان شد؛ اما بهای این حمله، کشته شدن هزاران فلسطینی، ویرانی گسترده غزه بود.

در این میان، آنچه در دفاتر نخست‌وزیر اسپانیا، وزارت خارجه بریتانیا یا حتی اتاق نشیمن بازیگرانی آمریکایی چون مارک رافالو می‌گذرد، اهمیتی ندارد. آنچه تعیین‌کننده است، وقایع میدانی در شهر غزه است؛ جایی که ارتش اسرائیل همچنان جنگ‌افروزی می‌کند.

از طرفی، اسرائیل از تصمیم خود برای ساخت ۳۴۰۰ واحد مسکونی جدید در کرانه باختری خبر داده است، و این واقعیت که بخش بزرگی از جامعه اسرائیل دیگر به راه‌حل دو دولتی اعتقاد ندارند، قابل انکار نیست. چراکه برای بسیاری از آنان، حوادث ۷ اکتبر به این معنا بود که فلسطینی‌ها تمایلی به همزیستی مسالمت‌آمیز ندارند.

چراغ سبز بایدن به اسرائیل برای حمله

از همان آغاز عملیات طوفان الاقصی از سوی حماس، سیاست وارد میدان عمل شد.

جو بایدن، دموکرات میانه‌رو و قدیمی که همواره از صهیونیسم دفاع کرده بود، تصور کرد که باید خیلی زود به اسرائیل سفر کند تا از منظر اخلاقی، سیاسی و شخصی در کنار آن بایستد.

دیدار بایدن در ۱۸ اکتبر، برای بسیاری از اسرائیلی‌ها و یهودیان جهان نمادی از همبستگی آمریکا با اسرائیل بود؛ اما همین سفر، ریشه سوء‌تفاهم‌هایی شد که در ماه‌های بعد، باعث تیرگی روابط آمریکا و اسرائیل شد.

بایدن گمان می‌کرد که حمایت آشکارش از اسرائیل، به او امکان تاثیرگذاری و هدایت عملیات ارتش اسرائیل در غزه را خواهد داد، اما از نگاه مقامات اسرائیل، سفر او تنها به معنای «چراغ سبز کامل آمریکا به ادامه جنگ‌افروزی‌ها» بود.

زمانی که هردو طرف متوجه برداشت اشتباه خود شدند، جنگ در غزه وارد چهارمین ماه خود شده بود. نتانیاهو و مشاورانش پس از آن، عملاً واشنگتن را نادیده گرفتند.

در نتیجه، سفر بایدن نه تنها سود سیاسی برای او نداشت، بلکه باعث بروز اختلافات در حزب دموکرات آمریکا شد و بخشی از حامیان اسرائیل را نیز از او روی‌گردان کرد. از همه بدتر، میراث سیاسی‌ جو بایدن به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا را با اتهام همدستی در نسل‌کشی فلسطینیان، لکه‌دار کرد.

تصمیم اسرائیل جنگ بی‌پایان بود

اسرائیل، مسیر خود را در همان روزهای نخست انتخاب کرد: برنامه‌ای برای نابودی کامل حماس.

در ماه‌های اخیر، مدافعان اسرائیل در پاسخ به انتقادها از عملکرد ارتش این رژیم می‌پرسند: اسرائیل چه راه دیگری داشت؟

اما گزارش‌ها نشان می‌دهند که مقامات سابق اسرائیلی، در ابتدا طرحی محدودتر را بررسی کرده بودند، عملیاتی سه‌ماهه که هدف تضعیف حماس را دنبال می‌کرد و با حمایت کشورهای عربی متحد، و پشتیبانی سیاسی آمریکا هماهنگ‌تر بود.

با این حال، عطش انتقام و فشار احزاب راست‌افراطی در دولت نتانیاهو ، از جمله بزالل اسموتریچ و ایتامار بن‌گویر، مسیر را به کلی تغییر داد.

هدف نظامی که در ابتدا نابودی حماس بود، با هدف سیاسی این جناح‌ها یعنی «اشغال و اسکان مجدد در غزه» درهم آمیخته شد.

مشخص نیست که آیا نتانیاهو شخصاً با همه دیدگاه‌های جناح راست ائتلاف خود موافق است یا نه، اما بقای دولت او به حمایت این افراد بستگی دارد.

نتیجه انتخاب چنین مسیری، جنگی فرسایشی و پرهزینه بود که موجب کشته شدن بیش از ۶۶ هزار فلسطینی شد، ارتش اسرائیل را فرسوده و جامعه اسرائیل را دچار شکاف نمود، و از همه سنگین‌تر، اندک اعتبار بین‌المللی این رژیم را نیز از بین برد.

اکنون، در حالی که ارتش دوباره غزه را هدف قرار داده است، اسرائیل گرفتار در تله تصمیم‌هایی است که زمانی گرفته است، بدون رسیدن به دستاورد راهبردی مشخص.

ترامپ وارد میدان عمل شد

دونالد ترامپ با طرح ۲۰‌ماده‌ای خود برای پایان دادن به جنگ غزه وارد میدان شده است.

دونالد ترامپ نیز مانند تمام رؤسای جمهور سابق آمریکا، با همان معمای سابق روبه‌رو است؛ اینکه چگونه باید انگیزه‌ها و محدودیت‌های سیاسی اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها را تغییر دهد تا بتوانند راهی را به سوی صلح پیدا کند؟

پس از دیدار ترامپ و نتانیاهو در ۲۹ سپتامبر، موجی از خوش‌بینی‌ها به وجود آمد؛ اما نتانیاهو هنوز باید مخالفان داخلی خود را، همان‌هایی که عملا دولتش را سر پا نگه داشته‌اند، راضی کند.

او در نشست خبری با ترامپ گفت که طرح جدید تمام اهداف نظامی و سیاسی اسرائیل را محقق می‌کند؛ حرفی که تنها در صورتی درست است که حماس گروگان‌های باقیمانده را آزاد کند، سلاح‌هایش را زمین بگذارد، و دیگر مدعی نماد مقاومت نباشد.

راه‌هایی که دیگر باز نمی‌گردند

هیچ‌کس هرگز نخواهد فهمید که اگر مسیر دیگری در این منازعه انتخاب می‌شد، سرنوشت آمریکا، اسرائیل و فلسطین به کجا ختم می‌شد.

شاید ترامپ در ظاهر توانسته باشد که مسیر تازه‌ای را بگشاید، اما طرح او چیزی درباره عدالت و حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها نمی‌گوید، و این یعنی راهی طولانی، پرابهام، و شاید باز هم خونین در پیش است.

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید