طعنه سنگین فلاحت پیشه به سعید جلیلی/ به پزشکیان گفتم این افراطیون یک روز زنان و کودکان ایران را آواره می‌کنند

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۳۷۳۱۳
اقتصادنیوز: رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس بیان کرد: لاریجانی باید از تجربیاتش استفاده کند و به جای تکرار یکسری سخنرانی‌ها و ادعاها که سودی برای ایران ندارد، سعی کند تابوشکنی کند.
طعنه سنگین فلاحت پیشه به سعید جلیلی/ به پزشکیان گفتم این افراطیون یک روز زنان و کودکان ایران را آواره می‌کنند

  به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، حشمت الله فلاحت پیشه رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس، با اشاره به پایان آخرین سال سند چشم انداز توسعه 20 ساله، می‌گوید: معتقدم این اتفاقی نیست که دقیقا در سالی که قرار بود مردم ایران به عنوان خوشبخت‌ترین مردم منطقه معرفی شوند، یکی از بزرگترین جنگ‌های قرن بیستم به ایران تحمیل شد.

اهم اظهارات فلاحت پیشه را در ادامه می خوانید؛

 * اصلا این موضوع اتفاقی نیست و من این را حاصل یک برنامه بلند مدت می‌دانم که از چشم انداز بیست ساله شروع شد و امسال که آخرین سال چشم انداز 20 ساله است، قرار بود به عنوان توسعه یافته‌ترین کشور منطقه و مردم ایران به عنوان خوشبخت ترین مردم منطقه تبدیل شوند، اما می‌بینیم که مردم ایران نه تنها به عنوان خوشبخترین مردم منطقه معرفی نشدند، بلکه روزانه چندساعت قطعی آب و برق دارند، در حوزه اقتصادی با مشکلات جدی روبه رو هستند و از کشورهای رقیب مانند عربستان و ترکیه عقب افتاده‌اند.

* دلیل آن هم این است که از سال اول چشم‌انداز که یک برنامه‌ریزی شکل گرفت، همزمان جریانی در ایران روی کار آمد که توسعه را یک مفهوم و یک واردات غربی معرفی کرد و علیه آن یکسری تعارف مذهبی شکل داد؛ سرانجام دولت و افرادی روی کار آمدند که آورده‌ای جز تنش برای ایران نداشتند و ایران را به پرتنش‌ترین کشور دنیا تبدیل کردند. به شکلی که 6 قطعنامه شورای امنیت ملی و بیش از 18 قطعنامه حکام وغیره علیه ایران صادر شد.

* پرونده‌های سیاسی ایران هرکدام به شکلی با بن بست مواجه شده است، شرایط به شکلی پیش رفت که ایران نه تنها متحمل شدیدترین تحریم‌ها شد، بلکه ایران به کشوری در تیررس دائم آمریکا قرار گرفت.

* آمریکایی‌ها همواره از دستاوردهای نظامی برای سیاست‌های داخلی خودشان استفاده می‌کنند. به طور مثال افرادی مانند بن لادن، ایمن ظواهری و افراد دیگر را سال‌ها در رصد اطلاعاتی دارند، اما تنها زمانی آنها را ترور می‌کنند که نیازمند مصرف داخلی آن اخبار باشند. من همواره از کسانی بودم که هشدار می‌دادم که حفظ ایران در تیررس آمریکایی که از اقدامات نظامی به عنوان نوعی اعلام وجود هژمونیک استفاده می‌کند، خطرناک است و این موضوع در دوران اخیر کاملا مشخص بود.

* ترامپ سعی می‌کرد با توپ پر در دنیا اعمال قدرت کند و ما می‌بینیم این مسأله به عنوان یک تلاقی تلخ تاریخی، با هدف نتانیاهو برای جنگ علیه ایران همراه شد و در نهایت در سالی که قرار بود سال خوشبختی ایرانیان باشد، ایران با جنگ مواجه شد.

* معتقدم این اصلا اتفاقی نیست که در سال پایان چشم انداز توسعه، ایران درگیر جنگ بود. در چنین شرایطی، معتقدم یک مطالبه عمومی در جامعه وجود دارد مبنی بر پاسخ دادن به سوالاتی که کشور را به چنین مسیری برده است. افراطیون به قدری در کشور قدرت یافته بودند که در حوزه‌های مختلف گزینش، تأیید یا ردّ نخبگان سیاسی، در حوزه‌های رسانه‌ای و سایر حوزه‌ها به حدی نفوذ داشتند که هر کسی را که می‌خواستند یا سرکوب می‌کردند و یا روی کار می آوردند. حتی جاسوسانی مانند کاترین شکدم را تا بالاترین سطوح پیش می‌برند؛ لذا معتقدم این یک اتفاق نیست، بلکه یک پروژه است. 

* مسئولین کشور به این نتیجه رسیده‌اند که مردم ایران به راحتی با این همه سوال کنار نمی‌آیند و باید این سوالات پاسخ داده شود. آمدن آقای لاریجانی گام کوچکی در برای اصلاح این مسیر انحرافی است و به رغم اینکه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در رده دوم تصمیم‌گیری در کشور هستند، اما انتظار می‌رود که تصمیم‌گیری در رده نخست، از دبیرخانه شکل بگیرد. یعنی دبیرخانه به اجتماع عقلای کشور تبدیل شود، که این عقلا ضمن آسیب‌شناسی گذشته، سازوکاری را برای برون رفت کشور از این فتنه مشترک داخلی و خارجی، پیدا کنند. 

* کسانی که عملا تمام پرونده‌های سیاسی ایران را به بن بست کشاندند، کسانی بودند که در پروژه نتانیاهو بازی کردند. لذا می‌بینیم که افرادی مانند من که سه روز بعد از 7 اکتبر، در جمع کارشناسان هشدار دادم که هدف آنها کشاندن ایران به جنگ با اسرائیل و آمریکا است، ولی نه تنها کسی توجه نکرد، بلکه فقط توهین و تهدید کردند.

* اگر انتصاب علی لاریجانی یک انتصاب محافظه کارانه باشد، هیچ نتیجه‌ای عاید منافع ملی نمی‌شود، اما اگر این انتصاب، یک انتصاب تابو شکنانه باشد، می‌توان به آینده امید بیشتری داشت. 

* فقط دوسال از دوران طلایی ترامپ باقی مانده است و ایران و آمریکا می‌توانند بر سر میز مذاکره قرار بگیرند که لازم است در ابتدا مذاکره ایران و آمریکا در راستای یک امنیت راهبردی منطقه‌ای شکل بگیرد. یعنی دبیرخانه و وزارت‌خارجه تمام نیروهایشان را مأمور کنند که در تمام مأموریت‌هایشان تابو شکنی کنند. به معنای دیگر عوامل افراطی که در داخل و یا خارج از ایران مانع مناسبات بودند، بر اساس منافع ملی باید آنها را کنار زد و یک سازوکار منطقه‌ای ایجاد کرد. 

* لاریجانی باید از تجربیاتش استفاده کند و به جای تکرار یکسری سخنرانی‌ها و ادعاها که سودی برای ایران ندارد، سعی کند تابوشکنی کند. تجربه نشان داده ادعاهایی همچون مذاکره غیرمستقیم، تابوی مذاکره، تحقیر آمریکا و... بخشی از پروژه‌ای بود که منجر به انزوا و بن بست در سیاست خارجی شد؛ بن بستی که در نهایت کشور را به جنگ کشاند. اگر لاریجانی بتواند سازوکار عبور از پرونده‌های به بن بست رسیده را پیدا کند، امکان نزدیک شدن به دیپلماسی هم بیشتر می‌شود. در غیر این صورت، حتی دبیرخانه مجبور است تحت الشعاع سازوکارهای دفاعی و نظامی در کشور قرار بگیرد.

* برخی از افراد که در حال توئیت زدن و مصاحبه کردن هستند، به جای پاسخگویی، این افراط بیشتر را در دستور کار قرار دادند. معتقدم آقایان لاریجانی و پزشکیان، بدون کالبد شکافی عملکرد صاحبان توئیت‌ها در فلاکت امروز سیاست خارجی، نمی‌توانند موفق باشند. کسانی که امروز با توییت‌های تند، ایران را به قوم بنی اسرائیل شبیه می‌کنند، فقط به دنبال آوارگی ملت هستند. زمانی که در مجلس بودم، جلسه دولت و مجلس بود و اتفاقا پزشکیان هم رئیس جلسه بود، به پزشکیان گفتم این افراطیون یک روز زنان و کودکان ایران را آواره می‌کنند و متأسفانه در جنگ اخیر من این آوارگی را دیدم. 

* برخی از افراد در صداوسیما که ایران را شبیه به غزه می‌کنند کارشناسان مشکوکی بودند که به یک باره بر صداوسیما استیلا پیدا کردند، معتقدم دولت و دبیرخانه علاوه بر کالبد شکافی مشکوک افراطیون، در دیپلماسی عمومی هم یک کار مشترک صورت دهند. در هیچ‌جای دنیا دیپلماسی عمومی کشور اینگونه در دست افراطیون نیست. حتی زمانی که ایران پیش از جنگ در حال تنش‌زدایی بود، دیدیم که برخی در خاک عربستان به دنبال ایجاد تنش بودند؛ این در حالی بود که ایران در آن زمان نیازمند همراهی بیشتر کشورها برای انزوای اسرائیل بود. 

* شورای عالی امنیت ملی دیپلماسی را تعطیل کرده بود و ایران دچار دو مسیر انحرافی شده بود که یکی از آنها مذاکرات بیهوده با اروپا و قطع مذاکرات مسقط بود و مسیر انحرافی دوم، تبدیل تنش میان ایران و اسرائیل، به تنش میان ایران و آمریکا بود. امیدوارم با آمدن لاریجانی توازن بیشتری برقرار شود و بتوانیم مجددا دیپلماسی را فعال کنیم.

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید