روایت نجات خاندان علی اف در آذربایجان از سوی ایران در روزنامه اطلاعات | اقدام آذربایجان و ارمنستان نمک نشناسی است

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه اطلاعات، خبر دیدار سران جمهوری آذربایجان و ارمنستان با ترامپ و حضورشان در کاخ سفید، نشستن در کنار رئیسجمهوری آمریکا و اعلام صلح بین دو کشوری که ۳۵ سال با یکدیگر در منازعه بودند و سه جنگ خونین با یکدیگر داشتند، به خودی خود به این اندازه برای ما نگران کننده نبود که اعلام ساخت دالان زنگزور توسط یک شرکت آمریکایی که عملاً میتواند به نوعی وگرچه غیرمستقیم آمریکاییها را در مرز شمالی کشور همسایه کند.
آن هم همسایهای که بیش از چهار دهه است چشم دیدن استقلال و سرفرازی ایران و نظام جمهوری اسلامی را ندارد و در آخرین مورد دشمنی، با هواپیماهای سنگین خود و در کمک به رژیم صهیونیستی به ۳ پایگاه هستهای کشورمان حمله کرده است.
زنگزور اما کجاست؟ یک نوار ۴۵ کیلومتری در جنوب ارمنستان که تنها مرز زمینی ما را با این کشور تشکیل میدهد؛ در استانی به نام سیونیک.
مدتهاست که ترکیه و آذربایجان درصدد آنند که با تکمیل این دالان راه دسترسی جمهوری خودمختار نخجوان به آذربایجان را هموار کنند تا ترانزیت کالا تسریع شود و دو منطقه جمهوری آذربایجان از طریق این کریدور به هم متصل شوند. هم ایران و هم روسیه با احداث این دالان موافقت نداشته و ندارند.
برای روسیه از این نظر مهم است که با احداث این کریدور عملاً نقش ژئوپلتیکی خود را در این منطقه از دست میدهد. به ویژه آنکه همواره در منازعات این دو کشور که در گذشته بخشی از امپراتوری شوروی بودهاند نقش آفرین بوده و حال با اقدام اخیر شاهد از دست رفتن این جایگاه و بدتر از آن حضور آمریکا و غرب و ناتو در این بخش شده است. اما برای ایران شاید مساله مهمتر از این باشد. این نوار ۴۵ کیلومتری تنها مرز زمینی ایران با ارمنستان است و بسته شدن این مرز و مهمتر از آن مدیریت اداره این راه با یک شرکت آمریکایی میتواند تبعات اقتصادی و سیاسی غیرقابل پیشبینی برای ما به همراه داشته باشد.
ضمن این که روسیه مرزی در این منطقه ندارد، اما ایران دارد. شاید اگر به خاطر شیفتگی رضاخان به آتاتورک و مسامحه دولت وقت ایران در دهه ۱۹۳۰ بخش مهم و استراتژیک باریکه اطراف رودخانه قره سو و کوههای آرارات را که به انگشت آتاتورک معروف است، از دست نداده و این بخش بسیار مهم از خاک ایران را به ترکیه نبخشیده بودیم، اهمیت این دالان این همه مهم نبود چرا که از طریق مرزی که در این منطقه مهم با ارمنستان داشتیم، نیم ساعته میشد به ایروان رسید، در حالی که حال دهها کیلومتر اینطرفتر برای رسیدن به ایروان باید هفت ساعت رانندگی کرد و مسیر ترانزیتی کالای ایرانی به مرکز ارمنستان و اروپا هم بسیار کوتاهتر بود، اما حال چارهای جز این نیست که این نوار مرزی ۴۵ کیلومتری را امن نگه داریم یا اجازه ندهیم که به جولان توسعه طلبی غرب و ایجاد خطر احتمالی برای ایران بدل شود.
جدای این، اقدام سران دو کشور همسایه که همواره از کمکهای ایران برخوردار بودهاند و به ویژه آذربایجان که همواره باید مرهون کمکهای غیرقابل انکار ایران باشد (نکتهای که الهام علیاف حتی در حضور حیدر علی اف پدر به آن اعتراف کرده که باعث نجات خاندان علی اف در آذربایجان شده است) نوعی نمکنشناسی به حساب میآید که توجیهی برای آن نمیتوان داشت.
آن هم پس از مدارا و دوستی و رفاقتی که رئیس جمهور پزشکیان با او نشان داد و چند سفر هم به باکو انجام داده است که شاید بهتر باشد گفته شود کاش این همه خوشبینی و صداقت و مدارا و فروتنی جلوه و بروز نمییافت تا پاسخش این بیصداقتی باشد. البته حال داوری درباره شوی نمایشی ترامپ که دوست دارد به عنوان ناجی صلح، جایزه نوبل را هم به او بدهند (که هم علی اف و هم پاشینیان، در یک مجیزگویی حال به هم زن او را شایسته این عنوان دانستند) چقدر به منصه ظهور و عمل میرسد و پا را از یک نمایش تلویزیونی فراتر میبرد، زود است، اما قدر مسلم جمهوری اسلامی ایران آنقدر مولفههای قدرت قابل توجهی دارد که در برابر احتمال آسیب به منافع سیاسی و اقتصادیاش دست روی دست نگذارد و اجازه بازیگریهای شیطنت آمیز به دشمنان آب و خاک و امنیت کشور ندهد.
ارسال نظر