صدای انفجار، سکوت دنیا و...بازگشت دوباره سایه بمب | چگونه بمب اتم جهان را دگرگون کرد؟

به گزارش اقتصادنیوز، با وجود آنکه ایالات متحده همواره خود را در جایگاه مدعی و ناظر جهانی برای جلوگیری از اشاعه سلاحهای هستهای معرفی میکند و دیگر کشورها از جمله ایران و کره شمالی را به تلاش برای دستیابی به فناوری هستهای متهم میکند، نباید فراموش کرد که آمریکا خود تنها کشوری در تاریخ بشر است که از بمب اتم علیه غیرنظامیان استفاده کرده است.
اقتصادنیوز: انرژی هستهای صرفا نه یک راهکار مهندسی؛ بلکه ضرورتی راهبردی است. سوخت هستهای در بسیاری از نقاط جهان قابل دسترسی بوده و فناوری آن نیز کامل و همچنان رو به پیشرفت است. از طرفی نیاز جهانی به منابع برقی پایدار و پاک، بیش از هر زمان دیگری حیاتی شده است.
آمریکا در حالی از «امنیت جهانی» سخن میگوید که در سال ۱۹۴۵، بدون هیچ هشدار قبلی، دو شهر پرجمعیت ژاپن را با سلاح اتمی هدف قرار داد و موجب مرگ هزاران نفر شد. چنین سابقهای نهتنها مسئولیت اخلاقی و تاریخی سنگینی را بر دوش واشنگتن میگذارد، بلکه اعتبار ادعاهای آن در مخالفت با گسترش سلاحهای هستهای را نیز بهطور جدی زیر سؤال میبرد.
صدای انفجار، سکوت تاریخ
در تاریخ ششم آگوست 1945، درحالی که ساعت عدد ۸:۱۵ صبح را نشان می داد، صدایی مهیب آرامش صبحگاهی را درهم کوبید. انفجاری هستهای که نه فقط هیروشیما و مردمانش، که وجدان تمام بشر را به لرزه انداخت. چند ثانیه نور،گرما و خاموشی مرگبار شهر.
هیروشیما در یک چشم برهمزدن، به خاکستر تبدیل شده بود. کودکی با چشمان خیره به آسمان که لحظاتی پیش از مادرش پرسید: «چرا شب شده؟» و پاسخی که نه مادر می دانست، نه هیچکسی در تمام دنیا.
فرود بمب اتم نه فقط پایان یک شهر، که آغاز دوران جدیدی از وحشت بود. دورانی که انسان فهمید میتواند خودش را به دست خودش نابود کند.
به نوشته کلوئی هادواس در فارن پالیسی ، درحالی که 80 سال از حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی ژاپن میگذرد، اما صدای این انفجارها هنوز ذهن جهانیان پژواک دارد. با اینکه پس از 1945 استفاده از سلاحهای اتمی در جهان اتفاق نیفتاده است، اما نگرانی به استفاده نظامی از انرژی هستهای همچنان در افکار جهانیان وجود دارد. در قلب این بحران، سؤالی است که هنوز بیپاسخ مانده است؛ «ما از هیروشیما چه چیزهایی آموختیم؟»
۲۰۲۵ و بازگشت سایه بمب
آنچه که حیرتآور است، این است که نه تنها رهبران امروزی اقدامی واقعی برای جلوگیری از فاجعهای بزرگتر نمیکنند؛ بلکه با رهبری دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهوری آمریکا، احتمال وقوع چنین واقعهای را محتملتر کردهاند.
«اینکه ما توانستیم ۷۵ سال بدون انفجار اتمی دیگر از سر بگذرانیم، چیزی جز یک معجزه نیست.» این سخن الکساندرا بل، مقام سابق دولت اوباما و عضو مرکز کنترل تسلیحات است. به گفته او، «ما بیشتر از آنچه مردم بدانند تا لبه پرتگاه هستهای پیش رفتهایم و قانون احتمالات با ما نیست. واقعیت این است که هنوز حدود ۱۴۰۰۰ بمب اتمی در جهان وجود دارد.»
به نوشته فارن پالیسی، در حالیکه ژاپنیها هرسال به قربانیان فاجعه بمب اتم ادای احترام میکنند، رهبران آمریکایی همچنان از گفتن یک عذرخواهی ساده نیز امتناع میکنند.
در سفر بایدن به هیروشیما در سال ۲۰۲۳ ،به بهانه اجلاس جی7 نیز هیچگونه ابراز پشیمانی رسمی از زبان او شنیده نشد. تحلیلگران مثل لیلی لوفبورو در فارن پالیسی هشدار دادهاند که این انکار فقط بخشی از پاککردن صورت مسئله است. چراکه آمریکا هنوز در چارچوب برخی تبصرهها به لحاظ قانونی و اخلاقی استفاده از سلاح هستهای را مجاز تلقی میکند، حتی در مواردی بر علیه غیرنظامیان.
همچنین با توجه به افزایش تنشها با چین و روسیه، و رقابتهای هستهای جدید با کره شمالی و حتی ایران، این سوال مطرح میشود که آیا هیروشیما تنها آغازی بر اینگونه فجایع بود؟
عادیسازی هستهای با توجیه پایان سریعتر جنگ
در فضای ژئوپولیتیک امروز، بار دیگر سخن از استفاده مجدد از سلاح هستهای، آنهم نه صرفاً بهعنوان ابزاری برای ایجاد بازدارندگی، بلکه بهعنوان ابزاری موثر در جنگ، دوباره بر سر زبانها افتاده است. ایده استفاده از سلاح هستهای که برای مدتها در حاشیه سیاست رسمی جهان قرار داشت، اکنون دوباره در قالب “سلاحهای هستهای تاکتیکی” بازگشته است. این بمبها کوچکتر، دقیقتر، و از دید برخی سیاستمداران ، “قابلقبولتر” هستند. درواقع ، برخی فرماندهان و استراتژیستها در پنتاگون معتقدند که بمبهای تاکتیکی هستهای میتوانند «ابزاری قابل استفاده» در میدان جنگ باشند.
این نگاه، بهشدت نگرانکننده است. چرا که دقیقاً همان طرز فکری است که در جنگ جهانی دوم، بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی را توجیه میکرد.
دکترین هستهای آمریکا، یک گام تا تکرار فاجعه
به گزارشی از مایکل هیرش در سال 2020 که در فارن پالیسی منتشر شد، ترامپ بارها نشان داده است که نه چیزی از تاریخ میداند و نه احترامی برای آن قائل است. اکنون این ویژگی، احتمال خطر را بیشتر کرده است. به گفته بل، او تنها رئیسجمهوری در ۶۰ سال اخیر است که هیچ دستاوردی در کاهش تهدیدات هستهای نداشته و برعکس، در حال اجرای برنامه ۱.۷ تریلیون دلاری برای نوسازی تسحیلات اتمی آمریکاست. او معاهدات مهمی را لغو کرده، از جمله پیمان نیروهای هستهای میانبرد و توافق آسمانهای باز، و از تمدید پیمان استارت نو نیز خودداری کرده است.
متیو بان از دانشگاه هاروارد میگوید: «سیاست هستهای ترامپ، نهتنها خطر اشاعه را کاهش نداده است، بلکه وقوع آن را محتملتر کردهاست. او متحدانش را به داشتن بمب تشویق میکند، از توافق با ایران خارج میشود، با کرهشمالی دیدارهای بیفایدهای داشته، و همه توافقات کلیدی را کنار گذاشته است.»
به گفته رابرت گالوسی، تهدید جدیداین روزها میتواند پرتاب تصادفی یا غیرمجاز به واسطه جنگ سایبری و هوش مصنوعی باشد. «ما به سمت واگذاری اختیار پرتاب به هوش مصنوعی میرویم که میتواند ما را وارد جنگی اتمی کند که هیچکس قصدش را نداشته است.»
به حاشیه راندهشدن بمب اتم؟
با این حال، خبرهای امیدوارکنندهای هم وجود دارد. تعداد کشورهای دارای بمب اتم از پایان جنگ سرد تاکنون تغییر نکرده است. برنامههای مخفی مانند مورد لیبی یا شبکه سیاه عبدالقدیر خان تقریباً برچیده شدهاند. پیمان عدم اشاعه، تلاشهای ایالات متحده و روسیه برای جمعآوری سلاحهای شوروی سابق، و کنترلهای صادراتی، دستیابی به بمب را بسیار سخت کردهاند.
برخی تحلیلگران حتی معتقدند که با پیشرفتهای جدید، بمب اتمی ممکن است مانند سلاحهای شیمیایی، به حاشیه رانده شود. سلاحهای هدایتشونده دقیق، حملات سایبری و جنگهای «خاکستری»، نیاز به نابودی گسترده شهرها را کاهش دادهاند. هنری سوکالسکی میگوید: «شاید روزی برسد که کشورهای پیشرفته بمب را به پسزمینه برانند.»
با این وجود این تکنولوژی دقیق میتواند برای کشورهای ضعیفتر وسوسهانگیز باشد. نگرانیهایی در مورد کرهجنوبی، ترکیه، مصر، عربستان و حتی ژاپن وجود دارد.
درس گرفتن از گذشته
جهان امروز بیش از هر زمان نیازمند صراحت تاریخی است. انکار مسئولیت نهتنها توهین به قربانیان است، بلکه مسیری است به سمت فجایع بعدی در جهان.
هیروشیما نباید فقط یک تیتر در کتابهای تاریخ بماند، بلکه باید هشداری دائمی برای همه کسانی باشد که در مسند تصمیمگیری برای فشار دادن دکمه پرتاب بمب قرار دارند.
در ژاپن، کشوری که تنها قربانی جنگ هستهای بوده، واکنش نسبت به هیروشیما و ناکازاکی همچنان پیچیده است. بسیاری از ژاپنیها دولت خود را مقصر میدانستند، و همین حس، آموزش صلح را تقویت کرده است. ژاپن با وجود ظرفیت برای ساخت بمب، هنوز تمایلی به آن ندارد. ایالات متحده نیز، اگرچه تسلیحات عظیمی دارد، ولی پس از هیروشیما هرگز دوباره از آن استفاده نکرده است.
هیچکدام از دو ملت بهراستی از آن روز وحشتناک بهبود نیافتهاند. شاید این، امیدوارکنندهترین چیزی باشد که میتوان در سالگرد فاجعه اتمی در ژاپن گفت.
ارسال نظر