وقتی استراتژی خلیج فارس پوست اندازی می کند

پشت پرده تغییر معادلات راهبردی جنوب شرق آسیا؛ چگونه هند جای پاکستان را در خلیج فارس گرفت؟

کدخبر: ۷۲۰۶۸۹
اقتصادنیوز: در پی تشدید تنش‌ها بین هند و پاکستان و اعلام آتش‌بس، کشورهای خلیج فارس با میانجی‌گری فعال تلاش کردند بحران را کنترل کنند، چرا که روابط اقتصادی و استراتژیک آن‌ها با هند روزبه‌روز عمیق‌تر شده است. سعودی‌ها و امارات با اولویت دادن به منافع اقتصادی و پروژه‌هایی مانند کریدور بین‌المللی خاورمیانه (IMEC)، موضعی متعادل و میانجی‌گرانه اتخاذ کردند. این تغییر معادلات نشان‌دهنده کاهش ارزش استراتژیک پاکستان و رشد نفوذ هند در منطقه است.
پشت پرده تغییر معادلات راهبردی جنوب شرق آسیا؛ چگونه هند جای پاکستان را در خلیج فارس گرفت؟

به گزارش اقتصادنیوز، وبگاه The Cradle با انتشار یادداشتی مدعی شد، آغاز تشدید نظامی بین هند و پاکستان در ۲۲ آوریل تا اعلام آتش‌بس در ۱۰ مه، جهان نفس در سینه حبس کرد و نگرانی ها درباره این که این دو همسایه دارای سلاح هسته‌ای درگیر جنگ تمام عیار شوند، افزایش یافت؛ رخدادی که می توانست ثبات و امنیت منطقه را به خطر بیاندازد. از همین رو میانجیگری‌های بین‌المللی با سرعت وارد عمل شدند تا شدیدترین بحران چند دهه اخیر بین این دو کشور را مهار کنند و در نهایت با مذاکرات فشرده‌ای که بیش از ۳۰ کشور در آن مشارکت داشتند، آتش‌بس برقرار شد. اما هنوز سوالاتی درباره دوام این توافق و توانایی آن در جلوگیری از بروز خشونت‌های مجدد در کشمیر وجود دارد؛ منطقه‌ای که از زمان تقسیم هند توسط استعمار بریتانیا در سال ۱۹۴۷ به کانون تنش تبدیل شده است.

وقتی عربستان در قامت میانجی ظاهر می شود

این وبگاه در ادامه آورد، در خلال تشدید تنش ها، توجه به مواضع قدرت‌های منطقه‌ای معطوف شد؛ به‌ویژه کشورهای پادشاهی عربی خلیج فارس که در شرایط دشواری قرار داشتند: از یک سو روابط سنتی استراتژیک با جمهوری پاکستان و از سوی دیگر گسترش روابط اقتصادی عمیق با هند که اکثریت جمعیت آن را هندوها تشکیل می‌دهند. عربستان سعودی، که سال‌ها به عنوان حامی استراتژیک اسلام‌آباد شناخته می‌شد، این بار محتاط‌تر عمل کرد و از محکوم کردن گلوله‌باران‌های هند خودداری نمود و رویکردی متعادل اتخاذ کرد و حتی در نقش میانجی شتاب کرد. این تغییر نشان‌دهنده بازتنظیم گسترده‌تری است که ناشی از طرح چشم‌انداز ۲۰۳۰ ریاض و اولویت‌بندی منافع اقتصادی به سوی دهلی نو است.

نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، در جیان سفر تاریخی خود به جده—اولین سفر در ۴ دهه اخیر—بود که خبر حمله مرگبار در کشمیر تحت اشغال هند منتشر شد. با وجود آنکه سفر خود را کوتاه کرد، مودی مذاکرات گسترده‌ای با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، انجام داد که در نهایت به بیانیه مشترکی انجامید که در آن حمله را محکوم و «پیوند دادن تروریسم به هر نژاد، دین یا فرهنگ» را رد کردند.این بیانیه نتیجه مسیری بود که از توافقنامه ۲۰۰۶ دهلی نو-ریاض آغاز شد و تا سال ۲۰۱۰ به شراکت استراتژیک ارتقا یافت. مودی در نخستین سخنرانی تلویزیونی پس از تشدید بحران نیز همین موضع را تکرار کرد و پاکستان را به تخریب «زیرساخت‌های تروریستی» خود تهدید نمود.کشورهای خلیج فارس سریعاً وارد عمل شدند تا تنش‌ها را کاهش داده و از درگیری مستقیم دو قدرت هسته‌ای جلوگیری کنند. عربستان رهبری میانجیگری را به دست گرفت و با هر دو طرف ارتباط برقرار کرد و از روابط قوی خود با اسلام‌آباد و دهلی نو بهره برد. قطر با هر دو طرف گفتگو کرد و از راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز حمایت نمود، در حالی که امارات تعهد خود به حل دیپلماتیک اختلافات را تاکید کرد.

mod_saud_1745318909052_1745318918630

ارزش استراتژیک رو به افول اسلام‌آباد؟

اما سوالات باقی است:چرا پایتخت‌های خلیج فارس چنین سریع تنش در جنوب آسیا را کاهش دادند، در حالی که در مورد مواردی مثل غزه، لبنان یا سودان واکنش چندانی نشان ندادند؟ و مهم‌تر از همه، اگر دوباره جنگی میان این دو کشور رخ دهد، آنها از کدام طرف حمایت خواهند کرد؟ اکثر تحلیل‌گران باور دارند که روابط خلیج فارس با پاکستان در ضعیف‌ترین حالت خود است. چند عامل این فاصله را توضیح می‌دهد. روابط سعودی-پاکستانی که تاریخی غنی در زمینه نظامی، دینی و استراتژیک داشت، با مشکلاتی روبرو شده است.ریاض به شدت به تخصص نظامی پاکستانی‌ها متکی بود: در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ حدود ۳۰ هزار نیروی پاکستانی در عربستان مستقر بودند و نیروهای سعودی را آموزش می‌دادند و حتی تضمین‌های هسته‌ای نیز می‌دادند.این نزدیکی پس از دو تحول کلیدی کاهش یافت: ظهور القاعده در شبه‌جزیره عربستان که بعدها به داعش تبدیل شد و پاکستان به عنوان منبع برخی گروه‌های افراطی شناخته شد؛ و همچنین امتناع اسلام‌آباد در ۲۰۱۵ از پیوستن به جنگ سعودی علیه یمن.

هند جای خالی رقیب دیرینه‌اش را پر کرد و نفوذ خود را در غرب آسیا افزایش داد. هند که بزرگ‌ترین مصرف‌کننده سوخت‌های فسیلی خلیج فارس و سریع‌ترین واردکننده نفت منطقه است، به یک شریک ضروری برای اقتصادهای خلیج فارس تبدیل شده است. همزمان، بخش فناوری هند سرمایه‌گذاری‌های عظیمی از سوی صندوق‌های سرمایه‌گذاری حاکمیتی خلیج فارس را جذب کرده است.نزدیکی فزاینده هند به آمریکا و رشد قابلیت‌های دریایی آن در دریای عرب توجه پایتخت‌های خلیج فارس را جلب کرده که به دنبال گسترش روابط خارجی خود هستند. همچنین با تبدیل اسرائیل به یکی از تامین‌کنندگان اصلی تسلیحات هند، نگاه کشورهای خلیج فارس که به دنبال عادی‌سازی روابط با اسرائیل هستند، به فرصت‌هایی است که هند در این زمینه ارائه می‌دهد. دکتر نبیل سرور، پژوهشگر روابط بین‌الملل و کارشناس امور آسیایی، در گفت‌وگو با این وبگاه گفت:«هند شریک کلیدی در زیرساخت‌ها، انرژی و فناوری است – حوزه‌هایی که هند در آنها از پاکستان پیشی گرفته است. بیش از ۱۰ میلیون هندی در سراسر خلیج فارس کار می‌کنند و پیوند انسانی اش نیز بسیار قوی‌تر از پاکستان است. علاوه بر این، واردات عظیم نفت و گاز هند از خلیج فارس، حجم تجارت را به وضوح نشان می‌دهد».به باور این تحلیلگر، «هند خود را به عنوان شریک معتدل و سکولار معرفی می‌کند و از درگیر شدن در منازعات فرقه‌ای فاصله می‌گیرد. در مقابل، وابستگی آشکار پاکستان به اسلام برای کشورهای خلیج فارس نگرانی‌برانگیز است. تغییر ژئوپلیتیکی به سوی هند، به ویژه روابط فزاینده آن با دشمن اسرائیلی، کاملاً با منافع خلیج فارس همسو است».او افزود:«در نهایت روشن می‌شود که عوامل اقتصادی و توسعه‌ای همراه با ثبات سیاسی و چشم‌انداز استراتژیک هند که با منافع خلیج فارس سازگار است، تعادل را به نفع هند می‌چرخاند. برعکس، علی‌رغم پیوندهای تاریخی و مذهبی پاکستان با کشورهای عرب، تفاوت در اولویت‌ها و استراتژی‌ها، جذابیت پاکستان را به عنوان شریک استراتژیک کاهش داده است».

modi-saudia-1024x591

عوامل پیوند دهنده خلیج فارس با هند

روابط اقتصادی هند با خلیج فارس با آغاز برنامه‌های تحول گسترده در منطقه افزایش یافته است. عربستان سعودی به تنهایی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در هند سرمایه‌گذاری وعده داده که نیمی از آن به پالایشگاه عظیم السعید اختصاص یافته است. امارات متحده عربی برنامه‌ریزی کرده ۵۰ میلیارد دلار و قطر ۱۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کند. حجم تجارت بین هند و جهان عرب در سال ۲۰۲۴ به ۲۱۸ میلیارد دلار رسید که رکوردی بی‌سابقه است. امارات بزرگ‌ترین شریک تجاری هند در منطقه است و پس از آن عربستان سعودی قرار دارد. قطر و عمان نیز در بین پنج شریک برتر هستند. با بیش از ۹ میلیون هندی در مقابل ۳ میلیون پاکستانی در خلیج فارس، شرکت‌های هندی بازارهای منطقه را در دست دارند. امارات میزبان بیش از ۸۳ هزار شرکت هندی است؛ بحرین ۷۵۰۰؛ قطر و عمان هرکدام ۶۰۰۰؛ کویت ۴۰۰۰؛ و عربستان بیش از ۴۰۰ شرکت.

اما محور اصلی روابط خلیج فارس با هند، مسیر هند به اروپا است که تحت حمایت آمریکا در حال توسعه است – «راهرو بین‌المللی خاورمیانه» (IMEC) که در اجلاس G20 سال ۲۰۲۳ در دهلی نو رونمایی شد. با مشارکت آمریکا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، عربستان و امارات، این پروژه به عنوان راه‌حلی مقابل طرح کمربند و جاده چین (BRI) معرفی می‌شود و یک پیوند تجاری و فناوری بین هند و اروپا از طریق خلیج فارس و اسرائیل برقرار می‌کند – که جریان‌های تجارت جهانی را بازتعریف می‌کند. کریدور خاورمیانه شامل دو مسیر است: مسیر دریایی شرقی از بمبئی به دبی و مسیر زمینی شمالی از طریق عربستان، اردن، مناطق اشغال شده اسرائیل و ورود به اروپا. علاوه بر حمل بار، زیرساخت‌های پیشرفته‌ای مانند فیبر نوری، خطوط لوله هیدروژن و شبکه‌های انرژی دیجیتال برای پشتیبانی از انرژی‌های تجدیدپذیر و اقتصاد دیجیتال در این پروژه گنجانده شده است.اهمیت استراتژیک این پروژه از آنجا ناشی می‌شود که هند طرح کمربند و جاده چین را رد می‌کند زیرا از کشمیر مورد مناقشه عبور می‌کند و آن را تهدیدی برای تمامیت ارضی خود می‌داند. بنابراین، کریدور خاورمیانه به هند امکان می‌دهد جایگزینی پایدار و کم‌ریسک برای توسعه مسیرهای تجاری خود ایجاد کند.

15

چالش‌های سیاسی و ایدئولوژیک

با وجود پیشرفت‌های اقتصادی و استراتژیک، روابط هند با خلیج فارس هنوز پیچیدگی‌های سیاسی و مذهبی دارد. هند عمدتاً یک کشور سکولار است اما حزب حاکم، به رهبری مودی و حزب بهاراتیا جاناتا (BJP)، هندوگرای راست‌گرا، نگرانی‌هایی برای برخی کشورهای خلیج فارس ایجاد کرده است. پاکستان که اکثریت جمعیتش مسلمان است و روابط مذهبی تاریخی با کشورهای عرب دارد، در سیاست‌های داخلی خلیج فارس نفوذ دارد و در برخی گروه‌های افراطی و سازمان‌های مدنی در منطقه تاثیرگذار است. این امر تنش‌هایی در روابط سیاسی ایجاد کرده و نگرانی‌هایی درباره حمایت پاکستان از گروه‌های شبه‌نظامی در جنوب آسیا و خاورمیانه به وجود آورده است. بحران اخیر هند و پاکستان در کشمیر نشان داد که منازعات منطقه‌ای می‌توانند به سرعت ابعاد بین‌المللی پیدا کنند و ثبات منطقه‌ای و جهانی را تهدید نمایند. نقش فعال کشورهای خلیج فارس در میانجیگری، نمادی از تحولات گسترده‌تر ژئوپلیتیکی است که در آن محورهای قدرت در آسیا و خاورمیانه در حال بازتعریف مجدد هستند. این بازتنظیم‌ها شامل تغییر روابط سنتی عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس با پاکستان و نزدیک‌تر شدن آن‌ها به هند است که با اقتصاد قدرتمند، جمعیت بزرگ و نقش رو به رشد در امنیت منطقه‌ای، گزینه‌های جذابی ارائه می‌دهد. در نهایت، آینده این روابط بستگی به توانایی بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی در مدیریت تعارضات مذهبی، سیاسی و استراتژیک دارد، به ویژه در شرایطی که بحران‌های جدید می‌تواند به سرعت تشدید شود.

 

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید