افشاگری در فوتبال ایران/ واقعاً حق فوتبالیستها این اعداد است؟

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه خراسان نوشت:
در سالهای اخیر، بازار نقلوانتقالات فوتبال ایران به صحنهای برای عقد قراردادهایی تبدیل شده که بیشتر از آنکه بازتابدهنده کیفیت فنی بازیکنان باشد، نشانهای از نبود توازن اقتصادی، فشارهای رسانهای و رقابتهای احساسی باشگاههاست.
بازیکنانی که در لیگهای خارجی با دستمزدهای معمولی بازی میکنند، در بازگشت به کشور یا حتی در جابهجاییهای داخلی، با ارقام حیرتانگیز معادل میلیون دلاری وارد باشگاهها میشوند.
جالب اینکه بازیکنان زیادی مثل رامین رضائیان در برنامه «فوتبال برتر» مدام تاکید دارند که بازیکنان هرچه میگیرند حقشان است. اما این اختلاف نجومی در دستمزد، بار دیگر این پرسش را پیش روی فوتبال ایران قرار میدهد: آیا قیمتگذاری بازیکنان براساس کیفیت آنهاست یا تحتتأثیر فضای هواداری، هیاهوی رسانهای یا رانت و نبود قانون؟
افشاگری جالب زنوزی
در فصل جدید لیگ برتر، یک بار دیگر آتش بحثهای مربوط به دستمزدهای نامتعارف بازیکنان ایرانی شعلهور شد. حدود یک ماه پیش، محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور، در گفتوگویی جنجالی با صراحت گفت: «من چرا باید برای بازیکن ایرانی این همه پول بدهم؟ با همین پول میتوانم یک بازیکن خارجی باکیفیت بگیرم که هم سطح فنی بالاتری دارد و هم دردسر کمتری.» او به حرفش هم عمل کرد و بازیکنی از لالیگا را بهعنوان جانشین مدافعی که از تیمش جدا شده بود و با قیمت بیشتر به استقلال رفته بود، جذب کرد. اظهارات زنوزی مثل پتک بر سر بازار آشفته فوتبال ایران فرود آمد؛ اما نهتنها با واکنش اصلاحی مواجه نشد، بلکه فضا به سمت توجیه این وضعیت رفت. شاید چون زنوزی از معدود کسانی است که از جیبش خرج میکند و مدیر دولتی فوتبال نیست این حساسیت را دارد. جالب اینکه دو شب پیش، رامین رضاییان در برنامه زنده «فوتبال برتر» حرفهایی زد که بیانگر دیدگاه فوتبالیستهای ایرانی بود درباره دستمزدشان. او با لحنی بیپروا گفت: «هر بازیکنی هر چقدر در ایران پول میگیرد نوش جانش!»
واقعاً حق فوتبالیستها این اعداد است؟
البته که اگر کسی به اندازه حق و تواناییاش بگیرد واقعاً نوشجانش، بهخصوص اینکه فوتبال میتواند به جامعه نشاط و هیجان بدهد. هرچند فوتبال ما بیشتر حاشیه دارد و اضطراب به جامعه تزریق میکند. اما این نوش جان گفتن در شرایطی است که بسیاری از همین بازیکنان در صورت حضور در لیگهای معتبر اروپایی، حتی یکسوم از این دستمزدها را هم دریافت نمیکنند. برای نمونه، عارف آقاسی که با آپشنهای احتمالی تابستان امسال با قراردادی نزدیک به یک میلیون یورو به استقلال پیوست، نهتنها تجربهای بینالمللی ندارد، بلکه حتی در داخل ایران هم ستاره محسوب نمیشود. بازی ملی او در ۲۸ سالگی به تعداد انگشتان دست هم نیست. حال آنکه در لیگهایی مثل لالیگا و سریآ، بازیکنانی با همین رقم دستمزد، سطح فنی بسیار بالاتری دارند، بهطور مثال ریکاردو رودریگز، مدافع چپ تیم ملی سوئیس، با ارزش ۲ میلیون یورو در تیم بتیس بازی میکند. آیا تفاوت او با عارف آغاسی همینقدر است؟ کریستیان بیراگی، با ارزش ۱.۸میلیون یورو، مدافع چپ ثابت تورینو در سریآ ایتالیاست. البته این دو مثال ارزشگذاری بازیکنان شاخص بود؛ و گرنه در تیمهای مختلف لیگهای اروپایی بازیکنان زیادی هستند که اعدادشان از این هم کمتر است؛ اما بازیکنان ما هیچوقت نمیتوانند در سطح آنها بازی کنند.
دستمزد فوق ستارهها برای معمولیها
مقایسهای ساده نشان میدهد که ما در ایران بهدلایل مختلف، گاهی نه برای «ستاره» که برای «بازیکن معمولی» هم قیمت بازیکنان با کیفیت لیگ های اروپایی را پرداخت میکنیم. آن هم در بازاری که هیچ معیاری برای تعیین قیمتها وجود ندارد و همه چیز بر پایه شایعه، هوادارپسندی و بعضاً دلالی شکل میگیرد. بازیکنان ایرانی، چه در جابهجاییهای داخلی و چه پس از بازگشت از تجربههای معمولی در خارج، با ارقامی جذب میشوند که نه با رزومهشان تناسب دارد و نه با تأثیرگذاریشان. رویهای که البته شاید ارتباط زیادی با دولتی بودن بیشتر تیمهای داخلی دارد. مدیرانی که فقط برای خوشایند هوادار و توی چشم بودن از بیتالمال هزینه میکنند. قبلاً فقط نگران هزینه تیمها برای بازیکنان بیکیفیت خارجی بودیم، اما حالا چند سالی است که بازیکنان داخلی هم اعداد عجیبی میگیرند. تازه اعدادی که رسانهای میشود بهطور معمول کمتر از اعداد واقعی است؛ چون بسیاری از تیمها بهشکل زیرمیزی یا توسط هواداران متمول به بازیکنان پول میدهند.
ریشههای ماجرا چیست؟
بازار عجیب و پر از پول لیگهای عربی که بازیکنان ایرانی زیادی در آنها هستند، اهمیتی که بازیکنان داخلی به پول بهجای پیشرفت و حضور در لیگهای معتبر میدهند؛ حضور پررنگ دلالی در تیمها که حتی گاهی به هیئت مدیرهها، کادر فنی و ... هم رسوخ پیدا میکند؛ عرضه و تقاضا در برخی پستها که باعث میشود قیمت یک بازیکن بیدلیل بالا برود؛ البته در فوتبال ایران، نقش هواداران نه فقط در سکوها که در پشتپرده نقلوانتقالات هم پررنگ است. بسیاری از باشگاههای پرهوادار، برای حفظ رضایت افکار عمومی و پاسخ به موجهای رسانهای، ناچار میشوند با بازیکنانی قرارداد ببندند که شاید از نظر فنی اولویت نداشته باشند، اما محبوبیت یا سابقه حضور در باشگاه را دارند.
مشکل قانون است؟
در فوتبال ایران، مشکل نبود قانون نیست؛ مشکل اصلی بیتفاوتی نسبت به اجرای قانون است. بهعنوان مثال، سازمان لیگ طبق آییننامه مالی خود، به صراحت اعلام کرده که قرارداد یک بازیکن در هر فصل، تنها مجاز به افزایش حداکثر ۳۰ درصدی نسبت به قرارداد فصل گذشته است. اما نگاهی به بازار نقلوانتقالات تابستانی نشان میدهد که افزایشهای چند برابری در قرارداد برخی بازیکنان نهتنها رخ داده، بلکه بهراحتی در سازمان لیگ ثبت هم شده است. این تخلف پنهان نیست، بلکه در ویترین فوتبال ایران دیده میشود. بازیکنانی که فصل گذشته حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیارد گرفتهاند، حالا با قراردادهایی بین ۸۰ تا حتی ۱۰۰ میلیارد تومان وارد تیمهای جدید میشوند، بدون اینکه سازمان لیگ یا نهاد نظارتی واکنشی نشان دهد. در واقع، سازوکار ثبت قراردادها نهتنها بازدارنده نیست، بلکه به ابزاری تشریفاتی تبدیل شده است. حتی قانون سقف قرارداد در سالهای قبل هم اجرا نشد و منجر به پرداخت زیرمیزی و اتفاقات عجیب شد.
ارسال نظر