آیا می توانیم تجاوز اسرائیل به ایران را به بازتعریف سیاست اقتصادی تبدیل کنیم؟!

کدخبر: ۷۲۵۱۲۷
حادثه تأسف‌بار اخیر نه‌فقط یک فاجعه انسانی، بلکه یک تهدید مستقیم برای امیدها و مسیر احیای اقتصادی کشور بود که باید با نگاهی دقیق و کارشناسی بررسی شود.
آیا می توانیم تجاوز اسرائیل به ایران را  به بازتعریف سیاست اقتصادی تبدیل کنیم؟!

به گزارش اقتصادنیوز روزنامه هم میهن نوشت: اقتصاد ایران در ماه‌های اخیر، با وجود تمام فشارها، نشانه‌هایی از ثبات نسبی از خود نشان داده بود: روند نزولی نرخ ارز در بازار آزاد و نیمایی در نتیجه مدیریت انتظارات تورمی، افزایش ورود منابع ارزی حاصل از صادرات انرژی به بازار متشکل ارزی، افزایش ذخایر ارزی بانک مرکزی و تزریق هدفمند منابع برای کنترل بازار و تحرک در بازار سرمایه به‌ویژه در صنایع صادرات‌محور و برخی نمادهای بزرگ. 

همچنین خبرهایی از مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در عمان، با محوریت کاهش تحریم‌های بانکی و فروش نفت، فضا را برای شکل‌گیری ثبات نسبی فراهم کرده بود. 

حادثه اخیر، درست در زمانی رخ داد که انتظارات فعالان اقتصادی به سمت آرامش و کاهش ریسک‌ها حرکت می‌کرد. حالا این شوک، معادلات اقتصادی را در چندین حوزه کلیدی دچار چالش کرده است:

نرخ ارز: دلار آزاد بالا رفت ؛ بازار متشکل ارزی با فشار مضاعف تقاضا برای حواله و اسکناس مواجه شد و بانک مرکزی ناگزیر به عرضه سنگین ارز شد و ذخایر ارزی‌اش تحت فشار قرار گرفت.

بورس: شاخص کل طی ۲ روز بیش از ۷۰ هزار واحد افت کرد؛ نمادهای صادراتی به‌دلیل نگرانی از تحریم مجدد یا کاهش صادرات، با صف فروش مواجه شدند و برخی گروه‌ها نظیر بانکی و خودرویی نیز به دلیل چشم‌انداز منفی تورمی، دچار افت شدند.

نظام بانکی: با افزایش نرخ ارز، ریسک ناترازی ترازنامه بانک‌ها تشدید شده است؛ نگرانی نسبت به بازپرداخت تعهدات ارزی بانک‌ها و شرکت‌های بورسی بیشتر شده و فضای روانی نسبت به سیستم بانکی ضعیف‌تر شده و تقاضا برای تبدیل ریال به دارایی‌های امن مانند ارز و طلا افزایش یافته است.

در شرایط فعلی، سه نهاد بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان بورس باید با هماهنگی کامل عمل کنند:

بانک مرکزی؛ باید مدیریت بازار ارز را نه‌فقط با عرضه، بلکه با مهار انتظارات دنبال کند؛ مسیر بازگشت ارز صادراتی را تسهیل کرده و از سیاست‌های ارزی چندنرخی پرهیز کند و اطمینان‌بخشی به بازار پول و سرمایه درباره ذخایر ارزی و چشم‌انداز سیاست‌های پولی اهمیت حیاتی دارد.

وزارت اقتصاد؛ باید با اتخاذ سیاست‌های ضدشوک مالی از جمله جلوگیری از برداشت هیجانی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری، فضای بازار سرمایه را آرام کند و استفاده از ابزارهایی مانند تأمین مالی اوراق دولتی در بازار اولیه به‌جای فشار بر بازار ثانویه، اولویت پیدا می‌کند.

سازمان بورس؛ حمایت هوشمندانه از بازار سرمایه، شفاف‌سازی سریع و پررنگ در مورد وضعیت شرکت‌های صادرات‌محور و تطبیق آن‌ها با شرایط جدید ضروری است و تقویت جریان اطلاعات و جلوگیری از گمانه‌زنی‌های غیرکارشناسی در فضای بورس، مانع سقوط بیشتر می‌شود.

حادثه اخیر دقیقاً هم‌زمان با پیشرفت مذاکرات غیرمستقیم در عمان و مذاکرات مکمل در اروپا رخ داد. در این نقطه، موقعیت آمریکا مبهم و خطرناک است. اگر از این عملیات بی‌اطلاع بوده، باید آن را به‌صراحت محکوم کند تا اعتماد منطقه‌ای را حفظ کند؛ اما اگر مطلع بوده یا آن را با سکوت همراهی کرده باشد، یعنی از ابتدا با نیت خبیثانه و دوگانه وارد مذاکرات شده؛ اقدامی که عملاً میز مذاکره را به صحنه فریب بدل می‌کند.

در هر دو حالت، اعتماد از بین می‌رود؛ هم در تهران، هم در نزد متحدانی چون عمان، قطر، عراق و ترکیه که میانجی این گفت‌وگوها بودند.

خلیج فارس و تنگه هرمز حالا بیش از همیشه حساس شده است. هر تهدیدی در این مسیر، بهای جهانی نفت را بالا می‌برد. قیمت نفت از ۸۱ به ۸۷ دلار در عرض سه روز رسیده و پیش‌بینی‌ها از عبور آن از مرز ۱۰۰ دلار حکایت دارد. هزینه بیمه نفتکش‌ها و کشتیرانی دریایی به شدت افزایش یافته است. کشورهایی نظیر عربستان، قطر و امارات که در حال عقد قراردادهای جدید انرژی با آمریکا و اروپا هستند، حالا با دوگانگی روبه‌رو شده‌اند:  آیا باید امنیت انرژی را با ائتلاف سیاسی تضمین کنند؟ یا به سمت تنوع‌بخشی به شرکا و کاهش وابستگی به غرب حرکت ‌کنند؟

این حادثه، تلخ و پرهزینه بود. اما اگر از آن به‌عنوان یک «زنگ هشدار» استفاده کنیم، می‌تواند به نقطه بازتعریف استراتژی اقتصادی تبدیل شود.

 

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس سایر رسانه ها
    کارگزاری مفید