زیر پوست والاستریت؛ نشانههای یک بحران پنهان در قلب اقتصاد آمریکا

به گزارش اقتصادنیوز، آمریکا که همیشه در دورانهای پرمخاطره پناهگاهی امن بوده است، اکنون خود به منبعی از بیثباتی تبدیل شده است.
فهرست نگرانیها درباره آن طولانی است: بدهی دولت با سرعتی نگرانکننده در حال افزایش است؛ سیاست تجاری گرفتار کشمکشهای حقوقی و ابهامات فراوان شده است؛ دونالد ترامپ به نهادهای کشور حمله میکند؛ سرمایهگذاران خارجی مضطرباند و ارزش دلار درحال سقوط است.
قدرت گرفتن غولهای جدید مالی در آمریکا
براساس گزارش اکوایران، با اینحال، از منظر اکونومیست، یک خطر بزرگ همچنان به طرز شگفت انگیزی بیصدا و نادیده باقی مانده است. طی یک دهه گذشته، نظام مالی آمریکا دستخوش دگرگونی شده است. ترکیبی از مدیران دارایی، صندوقهای پوشش ریسک، شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی و بنگاههای معاملاتی، از جمله کیکیآر، بلک استون، بلک راک، آپولو و میلنیوم، سیتادل و جین استریت از سایه بیرون آمدهاند و بازیگران سنتی را کنار زدهاند.
این نهادهای جدید اما ماهیتا با بانکها، شرکتهای بیمه و صندوقهای سنتی که جای آنها را گرفتهاند، متفاوتاند؛ آنها بزرگ، پیچیده و تجربهنشده هستند.
مواجهه انقلاب مالی جدید با انقلاب ماگا
اکنون اما این انقلاب مالی با انقلاب اول آمریکا (MAGA) روبهرو شده است. ترامپ با برهم زدن نظم تجارت، زیر پا گذاشتن تعهدات جهانی آمریکا، و از همه مهمتر، ادامه دادن به ولخرجی دولت از طریق استقراض، در حال ایجاد بحران مالی بعدی است. نظام مالی آمریکا مدتهاست که در جهان غالب بوده است، اما جهان هیچگاه تا این حد در برابر آن آسیبپذیر نبوده است. بنابرین، همه باید نگران شکنندگی آن باشند.
رشد چشمگیر شرکتهای جدید
این شرکتهای نوظهور به آهنربایی برای جذب استعدادهای مالی تبدیل شدهاند. آنها همچنین از مزایای نظارتی برخوردارند، چرا که دولتها پس از بحران مالی ۲۰۰۹–۲۰۰۷ بانکها را مجبور کردند سرمایه بیشتری نگه دارند و فعالیت معاملهگرانشان را محدود کنند. ترکیب این عوامل، موجی از نوآوری را ایجاد کرد، که رشد این شرکتها را با شتابی فوقالعاده تقویت میکند و آنها را به تمام حوزههای نظام مالی گسترش داده است.
سه شرکت بزرگ شامل بلک استون، آپولو و کیکیآر اکنون ۲٫۶ تریلیون دلار دارایی تحت مدیریت دارند، که تقریبا پنج برابر بیشتر از ۱۰ سال پیش است. در همین بازه زمانی، دارایی بانکهای بزرگ تنها ۵۰ درصد رشد کرده است و به ۱۴ تریلیون دلار رسیده است.
هجوم به صنعت بیمه برای تامین مالی مطمئن
این شرکتهای تازه وارد در تلاش برای تامین مالی پایدار به صنعت بیمه روی آوردهاند؛ آپولو، که نامش را در حوزه سرمایهگذاری خصوصی مطرح کرده است و در سال ۲۰۲۲ با واحد بیمهای خود ادغام شد، اکنون بیش از هر شرکت بیمهگر دیگری در آمریکا قرارداد سالیانه صادر میکند.
این شرکتها به خانوارها و شرکتهای بزرگ و معتبر، مانند اینتل، وام میدهند؛ تنها آپولو در سال گذشته ۲۰۰ میلیارد دلار وام اعطا کرده است. در مقابل، میزان وامدهی بانکهای بزرگ فقط ۱۲۰ میلیارد دلار افزایش یافته است.
شرکتهای معاملاتی مدرن که ظاهر جدیدی دارند، اکنون در انتخاب سهام و بازارگردانی غالب شدهاند. جین استریت در سال 2024 بهاندازه مورگان استنلی درآمد معاملاتی کسب کرده است.
مزایای نظام مالی جدید: نوآوری، سودآوری، پویایی
دلایل بسیاری برای تحسین این نظام مالی جدید وجود دارد. این سیستم بسیار سودآور بوده است و در برخی جنبهها، از امنیت بیشتری نیز برخوردار است. این در حالی است که بانکها در برابر هجوم سپردهگذاران آسیبپذیرند، زیرا مردم نگراناند که آخرین نفر در صف برداشت پول باشند.
در شرایط برابر، زمانی که وامها با پولی تامین مالی میشوند که برای دورههای طولانیتری قفل شده است، نظام مالی باثباتتر خواهد بود.
مهمتر از همه اینکه پویایی نظام مالی آمریکا سرمایهها را به سمت بخشهای مولد و ایدههای پیشرو در جهان سوق میدهد و موجب برتری اقتصادی و فناوری این کشور شده است. رونق هوش مصنوعی نیز با سرمایهگذاری جسورانه (venture capital) و همچنین ظهور بازاری نو برای اوراق بهادار که با مراکز داده پشتیبانی میشود، بهپیش رانده شده است.
این در حالی است که نظامهای مالی مبتنی بر بانک در اروپا و آسیا توانایی آمریکا در بسیج سرمایه را ندارند. این مساله نهتنها به عقبماندگی صنایع این مناطق منجر شده است، بلکه سرمایهها به سوی آمریکا جذب میکند. در دهه گذشته، ارزش اوراق بهادار آمریکایی که در مالکیت خارجیهاست با افزایش دو برابری به ۳۰ تریلیون دلار رسیده است.
چالشهای پنهان: آسیبپذیری نظام مالی نوظهور
با این حال، این نظام مالی جدید، خطراتی هم در دل خود دارد که بهدرستی شناخته نشدهاند.
در واقع، چون این ساختارها نوظهور هستند و تاکنون در معرض بحران قرار نگرفتهاند، هرگز بهطور دقیق اندازهگیری یا ارزیابی نشدهاند.
شباهتهای نگرانکننده با بانکهای سنتی
بخشی از نگرانیها از درون همین نظام مالی ناشی میشود. غولهای جدید، برخلاف تصور، در برخی جنبهها هنوز شبیه بانکها هستند. اگرچه بازخرید زودهنگام بیمهنامه عمر پرهزینه است، اما در صورتی که دارندگان این بیمهنامهها یا دیگر وامدهندگان احساس کنند که در غیر این صورت ممکن است هیچ چیز دریافت نکنند، احتمال «هجوم مالی» (run) همچنان وجود دارد.
از سوی دیگر، اگرچه بانکها ایمنتر شدهاند، اما سپردهگذاران همچنان در معرض ریسکپذیری شرکتهای مالی جدید قرار دارند. وامهای بانکی به مؤسسات مالی غیر بانکی از سال ۲۰۲۰ تاکنون دو برابر شده و به ۱.۳ تریلیون دلار رسیده است. به همین ترتیب، اهرم اعتباری که بانکها در اختیار صندوقهای پوشش ریسک (hedge funds) قرار دادهاند، از ۱.۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۰ به ۲.۴ تریلیون دلار افزایش یافته است.
ریسکهای پنهان در سایه شفافیت کم
افزون بر این، نظام مالی جدید بهشکل نگرانکنندهای غیرشفاف است. در حالیکه داراییهای بورسی تقریبا بهصورت لحظهای قیمتگذاری میشوند، داراییهای خصوصی بسیار نقدناپذیرند. در نتیجه، ممکن است ریسکهایی که بهدرستی قیمتگذاری نشدهاند، تا زمان ارزیابی مجدد داراییها پنهان بمانند و سرمایهگذاران نهایی را ناگهان مجبور به جبران زیانها کنند.
تکنیکهای مالی نوآورانه نیز در گذشته بارها شکست خوردهاند، چراکه مبتکران مالی اغلب تمایل دارند نوآوریهای خود را تا مرز فروپاشی آزمایش کنند، و در بار اول، آن مرز ناشناخته است.
تهدیدهای مالی در سایه ترامپ
در دوران ترامپ، هیچ بحران تازهای چندان دور از انتظار نیست. افزایش افسارگسیخته استقراض دولت، بازار اوراق قرضه را در معرض خطر قرار میدهد و موجب نگرانی سرمایهگذاران خارجی شده است. ترکیبی سمی از نااطمینانی، تعارضهای نهادی، نوسان شدید قیمت داراییها، افزایش هزینه سرمایه و ضعف اقتصادی، تهدیدی جدی برای نظام مالی جدید بهشمار میآید و میتواند آن را با فشار بیسابقهای مواجه کند.
آزمون بزرگ نظام مالی در روز بحران
حتی زبدهترین سیاستگذاران نیز در برابر یک بحران احتمالی در معرض آزمون قرار میگیرند. بسیاری از ریسکهای موجود در شرکتهای مالی عظیم، و پیوندهای پنهان آنها با نظام مالی بزرگتر و اقتصاد واقعی، تنها زمانی آشکار میشود که بحران به وقوع بپیوندد. در آن زمان، به برنامههای جدید برای اعطای وام نیاز خواهد بود.
نجات بانکها در بحران قبلی، از نظر سیاسی بسیار پرهزینه و چالشبرانگیز بود؛ اما نجات سرمایهگذاران میلیاردر، حتی دشوارتر از آن است. اگر یکی از این شرکتهای بزرگ ورشکست شود، ممکن است پیامدی همچون یک بحران اعتباری جهانی در پی داشته باشد.
نجات مالی: دشوارتر از همیشه
در دوران ترامپ، هرگونه عملیات نجاتی غیرقابلپیشبینی خواهد بود. ممکن است او تصمیم بگیرد همه را نجات دهد؛ اما تصور کنید چه وحشتی در بازارها ایجاد خواهد شد اگر او بخواهد سرمایه گذاران مورد علاقهاش را انتخاب کند، کشورهای ناخشنودکننده را تهدید به ترک همکاری یا تحمیل هزینه کند، و مدام نظرش را تغییر دهد.
از منظر اکونومیست، دیر یا زود بحران مالی دیگری رخ خواهد داد، و هیچکس نمیداند فاجعه چه زمانی از راه میرسد. اما زمانی که این اتفاق بیفتد، سرمایهگذاران ناگهان متوجه خواهند شد که با نظام مالی روبهرو هستند که دیگر برایشان آشنا نیست.
ارسال نظر