اقتصادِ دیجیتال ایران؛ زیر ضرب فیلترینگ و تحریم | استارتآپها از جذب سرمایه خارجی محروم هستند زیرا...

به گزارش اقتصادنیوز در میانهی التهاب جنگ و جهشهای اقتصادی، قطع بیسابقه اینترنت، اختلال در درگاههای پرداخت و تشدید فیلترینگ، اقتصاد دیجیتال ایران ضربهای کمسابقه را تجربه کرد.
حامد بیدی، کنشگر حق دسترسی آزاد به اینترنت و مدیرعامل پلتفرم «کارزار» در گفتوگو با اقتصادنیوز از روزهایی میگوید که نهتنها کاربران بلکه حتی سرورهای داده از شبکه جهانی جدا شدند؛ روزهایی که بهزعم او نشان داد تصمیمگیریهای کلان، کسبوکارهای آنلاین را در اولویت نمیبیند و چشمانداز روشنی برای آنها باقی نگذاشتهاند.
وی توضیح میدهد چرا استارتاپهای ایرانی انگار درآکواریومی محدود فقط برای بقا دستوپا میزنند.
مشروح گفتگوی اقتصادنیوز با حامد بیدی، کنشگر حق دسترسی آزاد به اینترنت و مدیرعامل پلتفرم «کارزار»را بخوانید.
****
آقای بیدی! ابتدا از تجربه فعالان حوزه کسبوکار مجازی در روزهای جنگ 12 روزه و پساجنگ، وقتی فیلترینگ تشدید شد و دلار جهشهای عجیب داشت بگویید، در این وضعیت کسبوکارهای اینترنتی و بهویژه فعالان اینستاگرام و تلگرام چه وضعیتی را گذراندند؟
مهمترین عامل، خودِ شرایط بحرانی جنگ بود که همهی روندهای معمول اقتصاد را تحت تأثیر قرار داد و نیازهای مردم را تغییر داد. این تأثیر عمدتاً منفی بود و طبیعی است که صنعت اقتصاد دیجیتال هم متأثر شود. اما نکته اساسی این است که تصمیمات حاکمیتی نهتنها در جهت کمک و تسهیل شرایط نبود، بلکه ضربهای را که جنگ میزد تقویت کرد.
برای نخستین بار اینترنت به شکلی قطع شد که نهفقط کاربران عادی، بلکه حتی دیتاسنترها و سرورهای وبسایتها هم از اینترنت جهانی محروم شدند. همیشه اگر برای عموم مردم محدودیتی ایجاد میشد، مراکز داده دسترسی داشتند؛ اما این بار چنین نبود و همین موضوع تیمهای فنی و توسعهدهندگان را دچار چالشی بزرگ کرد و برخی پلتفرمها عملاً از کار افتادند.
آنطور که فعالان این حوزه میگویند قطع اینترنت تنها مشکل نبود. چه اختلالات دیگری در آن دوره رخ داد؟
دومین ضربه بزرگ به درگاههای پرداخت بود. در بسیاری از روزها بهخاطر احتمال حمله یا حملات سایبری به سرور بانکها، درگاههای پرداخت محدود شدند و این مسئله مشکلات فراوانی برای کسبوکارها ایجاد کرد.
سومین مورد هم محدودیت ارسال پیامک بود؛ پیامکهای کد ورود (OTP) که برای ورود کاربران به حسابهایشان حیاتی است، چند روز متوالی محدود شد. بدون هیچ دلیل و اعلام رسمی، بسیاری از کاربران نتوانستند به سامانهها وارد شوند و سرویسها عملاً متوقف شدند.
و همزمان فیلترینگ شبکههای اجتماعی هم شدت گرفت.
بله، فیلترینگ موقت اما گسترده روی اینستاگرام، گوگلپلی و… ضربه دیگری بود. علاوه بر این، اکسسکردن سرورها رخ داد؛ یعنی بسیاری از سرویسها ناگهان فقط از داخل کشور قابل دسترسی شدند، بیآنکه مدیران آن پلتفرمها تصمیمی گرفته باشند. کاربرانی که بعداً با VPN وصل شدند هم نمیتوانستند به سرویسها دسترسی پیدا کنند.
اینها همه نشان میدهد که در تصمیمگیریهای زمان جنگی، اتصال بخش خصوصی و اقتصادی به اینترنت هیچ جایگاهی ندارد همانطور که دیدیم وقتی میشد با روشهای منطقی جلوی آسیب را گرفت، رویکردهای محافظهکارانه انتخاب شد.
در آن زمان مسئولان مدعی شدند که قطع گسترده اینترنت دلایل امنیتی مثل جلوگیری از هدایت پهپادها یا پیشگیری از ترور از طریق واتساپ دارد. شما این توجیهها را از نظر فنی و واقعیت میدانی چگونه ارزیابی میکنید؟
توجیهات، اغلب فاقد منطق فنی بود. برای نمونه، برخی مدعی شدند قطع اینترنت برای جلوگیری از هدایت پهپادها ضروری است؛ در حالیکه به گفته رئیس شرکت زیرساخت و معاون وزیر ارتباطات، پهپادها برای حمله از اینترنت استفاده نمیکنند.
پس از پایان جنگ ۱۲روزه، با جهش دلار و تغییر شرایط، اوضاع کسبوکارهای آنلاین چگونه است؟
حتی پیش از جنگ هم اقتصاد دیجیتال ایران حال خوبی نداشت. ما در مقایسه با کشورهای منطقه مدام عقبگرد داشتیم. به دلیل دو عامل اصلی یعنی تحریم و فیلترینگ. به دلیل تحریمها، بسیاری از خدمات حرفهای اینترنتی در دسترس کاربران ایرانی نیست یا به پرداخت ارزی نیاز دارد که عملاً ممکن نیست. سرمایهگذاری خطرپذیر بینالمللی هم وارد ایران نمیشود و استارتآپها از جذب سرمایه محروماند.
از سوی دیگر، فیلترینگ نهفقط شبکههای اجتماعی که کل زیرساخت فنی را محدود کرده و تلاش برای از کار انداختن VPNها، مشکلات توسعهدهندگان را چند برابر کرده است. بنابراین میتوان گفت ما با اقتصاد دیجیتال آکواریومی روبهرو هستیم؛ محدود و تحت فشارهای مداوم.
چشمانداز آینده را چطور میبینید؟
واقعیت این است که اگر رویکرد کلی سیاستگذار، چه در سیاست خارجی که منجر به تحریم میشود و چه در حکمرانی اینترنت، همین بماند، امیدی به بهبود نیست. اصلاحات جزئی در یکی دو حوزه کافی نخواهد بود. اگر میخواهیم از نقشه فناوری جهان حذف نشویم و تمدن خود را حفظ کنیم، نیاز به تغییر پارادایم در سیاست خارجی، سیاست داخلی و حکمرانی اینترنت داریم. همان سیاستهای اشتباهی که در رسانه میبینیم، در حوزه اینترنت هم تکرار میشود و هر روز تحریمها و مشکلات بیشتر میشود. توصیههای جزئی در شرایط بحرانی فعلی کارکردی ندارد؛ تنها راه، یک تغییر اساسی و همهجانبه است
ارسال نظر